دوست
نویسه گردانی:
DWST
این واژه پارسى است Dust و همتایان آن در پارسى اینهاست : یار Yar ، اَیارومند Ayaromand (پهلوى: دوست ، رفیق، همکار) ، اِرمان Erman (پهلوى: دوست، رفیق، همدل و ...) ، ادیار Adyar (پهلوى: دوست ، کمک ، معاون) ، براتک Baratak (پهلوى: بْراتَک: دوست، رفیق) ، زوشَک
Zushak (پهلوى: دوست، یار، دلآرام ) ، دُشارْم Dosharm (پهلوى: دوست ، علاقه مند ، محبوب) ، دوستدار Dustdar ، دُشیتار Doshitar (پهلوى: دوستدار ، عاشق ، متمایل) ، ساربا Sarba (پهلوى: رفیق ، دوست، صحابه) ، مهرگار Mehrgar (پهلوى: میتروکار: دوست، بامحبت، علاقه مند)
، ویکان Vikan (پهلوى: دوست، متحد، همکار) ، همبرات Hambarat (پهلوى: برادرِ هم ، دوستى که چون برادر است)
واژه های همانند
۹۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
دوست دارمَت. (اصطلاح) تو را دوست دارم، تو برای من عزیز هستی. در اینجا «دارمت» شکل کوتاهی است از عبارت «دارم تو را». قابل اشاره است که در عبارت «دوست د...
میهمان دوست . (ص مرکب ) مهمان دوست : درویش نواز و میهمان دوست اقبال در او چو مغز در پوست . نظامی .و رجوع به مهماندوست شود.
دوست گرفتن . [ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) برگزیدن و به دوستی خود درآوردن . دوستی و محبت کسی را به خویش جلب کردن : فلانی باآب حمام دوست می ...
دوست دارنده .[ رَ دَ / دِ ] (نف مرکب ) دوستدار. دوستار. خواهان و مهربان و صمیمی . (از یادداشت مؤلف ). وامق . (دهار). هَو. (از منتهی الارب ): فیل...
دوست داشتن . [ ت َ ] (مص مرکب ) مهر و محبت داشتن به کسی یا چیزی . مهر ورزیدن . وداد. ود. مودة. علاقه و دلبستگی داشتن . (یادداشت مؤلف ). مایل...
دوست داشتنی . [ ت َ ] (ص لیاقت ) لایق دوست داشتن . محبوب . درخورد مهرورزی . قابل محبت و دوستی . درخور دوست داشتن . (از یادداشت مؤلف ).
دوست و آشنا. [ ت ُ ش ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دیزمار خاوری بخش ورزقان شهرستان اهر. 115تن سکنه . آب آن از چشمه تأمین می شود. (از فرهن...
بنه علی دوست . [ ب ُ ن َ ع َ ] (اِخ ) دهی از دهستان منگره ٔ بخش اندیمشک است که در شهرستان دزفول واقع شده است . دارای 140 تن سکنه است . (از...
تنگ دوست علی . [ ت َ ع َ ] (اِخ ) دهی از دهستان ای تیوند است که در بخش دلفان شهرستان خرم آباد واقع است و 300 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافی...
دوست پروردن . [ پ َ وَ دَ ] (مص مرکب ) مهر ومحبت ورزیدن به دوست . نوازش کردن دوست : دوستان را بند بشکن دوست پرور خوان ببخش دشمن و اعدا شک...