اجازه ویرایش برای همه اعضا

مسجد

نویسه گردانی: MSJD
این واژه از اساس پارسى و پهلوى ست و تازیان (اربان) آن را از واژه پهلوى مَزْگِت Mazget (در کردى میزگَت-میزگیت Mizgit-Mizgat) برداشته و معرب نموده و ساخته اند: المسجد ... برخلاف چیزى که غالب مردم فکر میکنند این واژه از ریشه سَجَدَ نیست بلکه کاملاً برعکس
، تازیان (اربان) وقتى این واژه را گرفته و مسجد را ساختند آن را بر وزن مَفعِل تصور کردند و ریشه س.ج.د را از آن بیرون کشیدند و ساخته اند: مسجد ، مساجد، سجدة ، سجود ، سجّاد ، ساجد ، أسجدَ إسجاد ، سواجد ، سَجَدَ یسجدُ و ...!!!!! دیگر همتایان این واژه در پارسى
اینهاست: اَسْپادانا Aspadana (پهلوى: پرستشگاه ، عبادتگاه ، سجده گاه) ، کَرتَکمان Kartakman (پهلوى: پرستشگاه، معبد ، محل سجود) ، پرستشگاه Parasteshgah - پرستشکده Parasteshkadeh ، ستایشگاه Setayeshgah - ستایشکدهSetayeshkadeh ، یَزِشگاه-یسناگاه Yazeshgah - Yasnagah
(پیشنهادى: جاى ستایش ، جاى عبادت، عبادتگاه) ، شیدونگاه Shidungah (پهلوى: شیتون کاس : شیتون/شیدون(شیتونتن: عبادت کردن، پرستش کردن) + گاه: عبادتگاه، معبد ، محل عبادت)
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۰۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
مسجد. [ م َ ج َ ] (ع اِ) پیشانی . (منتهی الارب ). پیشانی شخص که اثر سجده بر آن بماند. (از اقرب الموارد). در لغت به معنی سجده گاه ، و در اصط...
مسجد. [ م َ ج ِ] (ع مص ) سر بر زمین نهادن . (تاج المصادر بیهقی ).
مسجد. [ م َ ج ِ ] (ع اِ) فراء گوید در باب نصر چه اسم و چه مصدر، بروزن مَفعَل است مگر لغاتی چند که با کسر آمده چون مسجد و مطلع و مشرق و......
مسجد. [ م َ ج ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آجرلو بخش مرکزی شهرستان مراغه . واقع در 63هزارگزی جنوب شرقی مراغه و 12هزارگزی شمال خاوری راه ش...
مسجد. [ م َ ج ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت . واقع در 12هزارگزی شمال ساردوئیه و 7هزارگزی شمال راه مالرو بافت به ساردوئ...
مسجد: این واژه ی عربی از ریشه ی سجد گرفته شده و بر وزن مَفعِل اسم مکان از آن ساخته شده است مانند جلس مجلس، حفل محفل، نزل منزل و... پس ریشه ی پارسی ندا...
مسجد سلطانی یا مسجد امام سمنان در زمان فتحعلی شاه قاجار و توسط حاجی سید حسن حسنی و معمار صفرعلی معمار ساخته شده و در سال ۱۲۴۳ به پایان رسیده است. به گ...
مسجد نو. [ م َ ج ِدِ ن َ / ن ُ ] (اِخ ) رجوع به جامع جدید شیراز شود.
آق مسجد. [ م َ ج ِ ] (اِخ ) مرکز شبه جزیره ٔ قرم (کریمه ) که امروز به نام سیمفروپول مشهور است و در 1164 هَ .ق . دولت روس آنجارا تسخیر کرد و م...
مسجد بر. [ م َ ج ِ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ماسوله بخش مرکزی شهرستان فومن . واقع در 12هزارگزی مغرب فومن و دوهزارگزی راه فرعی فومن ...
« قبلی صفحه ۱ از ۱۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
جواد مفرد کهلان
۱۳۹۹/۰۲/۱۲
0
0

مَئِثَ-چیت اوستایی به معنی محل آگاهی برای مسجد قابل توجه است و منطقی تر از محل سجدهٔ عربی است.

جواد مفرد کهلان
۱۳۹۹/۰۲/۱۲
0
0

مَئِثَ- گاث اوستایی به معنی محل خواندن نیایش برای مسجد قابل توجه است و منطقی تر از محل سجدهٔ عربی است. در لغت نامه های قدیمی به صورت مزگت بدان اشاره شده است.


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.