غیب
نویسه گردانی:
ḠYB
غیب: بر سه دسته است: نادیدنی (غیب از چشم)، تصور نکردنی (غیب از خرد)، حس نشدنی (غیب از حواس)؛ 1ـ غیب از چشم و نه از خرد و حواس: مانند باد یا هوا، نیروی جاذبه، الکتریسیته، غول، هیولا و... 2ـ غیب از چشم و خرد و حواس: مانند فرشتگان، خوراکی های بهشتی، عذاب جهنم و... 3ـ غیب از حواس و چشم و نه از خرد: مانند ویتامین، پروتئین و... ***همتای پارسی این واژه عربی، این است: ناویت nâvit (سغدی) **** فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۲۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
غیب قلی . [ غ َ ق ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خرم رود شهرستان تویسرکان که در 26هزارگزی باختر تویسرکان و 8هزارگزی شمال شوسه ٔ تویسرکان به ...
غیب نما. [ غ َ / غ ِ ن ُ / ن ِ / ن َ ] (نف مرکب ) یا غیب نمای . آنچه غیب را نشان دهد. نشان دهنده ٔ نهان . رجوع به غَیب و غیب نمای شود.
غیب نمای . [ غ َ ن ُ / ن ِ / ن َ ] (نف مرکب ) رجوع به غیب نما شود : دلی که غیب نمای است و جام جم داردز خاتمی که دمی گم شود چه غم دارد. ...
علم غیب . [ ع ِ م ِ غ َ / غ ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) غیب دانی . غیب گویی . دانش و آگاهی بر پنهانی ها و آنچه ناپدید از مردم باشد. آگاهی به م...
شاه غیب . [ غ ِ] (اِخ ) دهی از دهستان درزو سایه بان بخش مرکزی شهرستان لار. دارای 196 تن سکنه . آب آن از چاه و باران . محصول آن غلات است...
غیب آموز. [ غ َ / غ ِ ] (نف مرکب ) آنکه غیب آموزد. غیب آموزنده . رجوع به غَیب شود : بر آن رهبان دیر افتاد راهش که دانا خواند غیب آموز شاهش .ن...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
عالم غیب . [ ل َ م ِ غ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آن جهان و جهان آینده . (ناظم الاطباء). مقابل عالم شهادت است . و مراد جهان معقول و مجردات...
غیب اللهی . [ غ َ بُل ْ لا ] ۞ (اِخ ) دهی است از دهستان علامرودشت بخش کنگان شهرستان بوشهر که در 67هزارگزی خاور کنگان ، کنارراه مالرو اشکنا...