اجازه ویرایش برای همه اعضا

طرح

نویسه گردانی: ṬRḤ
طرحtarh معنی ۱. (نقاشی) تصویر بدون رنگ. ۲. (ادبی) خلاصۀ حوادث یک داستان. ۳. (اسم مصدر) مطرح کردن؛ پیشنهاد کردن؛ ارائه کردن. ۴. (اسم مصدر) پی‌ریزی کردن؛ بنا نهادن. ۵. نقشه. ۶. مطلب. ۷. (سیاسی) قانونی که برای مطالعه و تصویب تهیه می‌شود. ۸. (اسم مصدر) [قدیمی] دور انداختن؛ حذف کردن. ۹. (صفت) [قدیمی] ویژگی آنچه به زور و اجبار فروخته شود. ⟨ طرح ‌افکندن: (مصدر متعدی) [قدیمی] طرح ‌ریختن؛ بنیان ‌نهادن؛ پی ‌افکندن. ⟨ طرح ‌ریختن: (مصدر لازم) [مجاز] ۱. برای کاری برنامه‌ریزی کردن. ۲. (مصدر متعدی) چیزی را از روی نقشه ساختن. ۳. نقشۀ ساختن چیزی را کشیدن. ⟨ طرح ‌کردن: (مصدر متعدی) ۱. نقشۀ چیزی یا کاری را کشیدن. ۲. مطرح کردن؛‌ پیشنهاد کردن؛ ارائه کردن. ۳. [قدیمی] فروختن. ۴. [قدیمی] دور انداختن؛ رها کردن. ۵. [قدیمی] تحقیر کردن. مترادف ۱. الگو، مدل ۲. انگار، نگاره ۳. گرده ۴. نقاشی، نقش، نقشه ۵. نمودار ۶. شکل، تصویر ۷. زمینه، قالب ۸. پروژه ۹. پیشنهاد ۱۰. برنامه ۱۱. کشیدن، نقاشی کردن ۱۲. مطرح کردن، ارائه کردن، ارائه دادن برابر پارسی نمودار، پیرنگ
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
باغ تره . [ ت َرْ رَ ] (اِ مرکب ) باغ یا قطعه زمین محصوری که در آن سبزی کارند. (لغت محلی گناباد، خراسان ).
تره بار. [ ت َرَ / رِ ] (اِ مرکب ) مقابل خشکبار میوه های تازه و احرارالبقول مانند: خربزه ، هندوانه ، خیار، گرمک ، طالبی ، گیلاس ، زردآلو، کاهو و ...
تره دوغ . [ ت َرَ / رِ ](اِ مرکب ) سبزیی که در دوغ ریزند. (ناظم الاطباء).
تره زار.[ ت َرْ رَ / رِ / ت َ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) بستانی که همه جور تره درآ ن کارند و سبزی زار. (ناظم الاطباء). آنجا که بقولات کاشته اند. آن...
تره غیه . [ رِ ی ِ ] (اِخ ) ۞ مرکز بخشی است در ولایت لانیون ۞ واقع در ایالت کوت دونور ۞ که چندان از ساحل دریای مانش دور نیست و 3600...
تره فروش . [ ت َرْرَ / رِ ف ُ / ت َ رَ / رِ ف ُ ] (نف مرکب ) سبزی فروش . (ناظم الاطباء). فروشنده ٔ تره . فروشنده ٔ گندنا. بقال : ابلهی کن برو که ...
تره ٔ شیر. [ ت َ رَ / رِ ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تره ای است که بغایت تلخ بود. (فرهنگ جهانگیری ) (فرهنگ رشیدی ).تره ای باشد شبیه تبرخون...
تره تیزک . [ ت َ رَ /رِ زَ ] (اِ مرکب ) از تره + تیز + ک (پسوند) ترتیزک یا شاهی ۞ گیاهی است از تیره ٔ چلیپائیان ۞ . (حاشیه ٔ برهان چ معین ...
تره تیزک . [ ت َ رِزَ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان گنجگاه در بخش سنجیدشهرستان هروآباد که در 12 هزارگزی باختر مرکز بخش گیوی و 3 هزارگزی شوسه...
تره حویجک . [ ت َ رَ/ رِ ح َ ج َ ] (اِ مرکب ) گیاهی خودرو دشتی است که برگ آن به برگ حویج (زردک ) ماند و در آشها کنند و این نام در کرج معم...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۹ ۸ ۹ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.