هرم
نویسه گردانی:
HRM
heram این واژه در فرهنگ عربی - فارسی لاروس الهَرَم haram نوشته شده و به معنی کهنسال و نیز نام هر یک از اهرام ثلاثه مصر است. همچنین هَرِم harem به معنی پیر شدن است؛ ولی heram که در فارسی گفته می شود، در فرهنگ های قدیمی عربی العین، لسان العرب، مجمع البحرین، مفردات و فرهنگ لاروس نیست؛ و تنها در فرهنگ جدید ابجدی هَرَم (و نه هِرَم) به معنی جسمی است که با نوک مشترک اطراف آن چند مثلث دارد. در فرهنگ پهلوی بهرام فره وشی، اَهرام به معنی بالا رفتن به آسانی، دامید (صعود) و ریشه ی اَهرامِنیتَن، اهرامیتن و اهرامیشن است. در سنسکریت واژه ی هرمبه heramba (چیده شده به شکل کوزه) (ba: کوزه) به معنی بوفالوست که اگر از پهلو به این جانور نگاه کنیم، به شکل هرم است؛ یعنی از دم به سوی سر پهن می شود. با این توضیحات می توان گفت میان واژه ی سنسکریت هرمبه و نیز اهرام (صعود) پهلوی که رفتن از پایین به بالا گفته می شود و هرم نیز چنین است پیوند ناگسستنی هست؛ پس این که هرم در فرهنگ های قدیمی عربی به معنی امروزی آن در پارسی نیست، هرم را باید واژه ای پارسی از ریشه ی سنسکریت دانست. ***فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۴۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
حرم ا. [ ح َ رَمُل ْ لاه ] (اِخ ) مکه . کعبه . رجوع به ام القری شود.
اشهر حرم . [ اَ هَُ رِ ح ُ رُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به اشهر حرام و شرایعالاسلام ص 52 شود.
صید حرم . [ ص َ / ص ِ دِ ح َ رَ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) وحشی که در سرزمین حرم باشد کشتن و شکار کردن آن حرام است و اطلاق حرم بر زمین حوال...
حرم واژه ای عربی است که واژه ی پارسی سرا به آن افزوده شده است: همتای پارسی این است: ایشکده iŝkade (سغدی: iŝkate)***فانکو آدینات 09163657861
حرم آباد. [ ح َ رَ ] (اِ مرکب ) آنجا که امنیت و آسایش برقرار است . و کنایت از خانه ٔ کعبه است : خرم دلی که در حرم آباد امن عیش حق را به خو...
حرم آباد. [ ح َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سامن شهرستان ملایر، در پنج هزارگزی باختر شهر ملایر در کنار راه جنوبی ملایر به بروجرد. جلگه و م...
حرم نشین. {حَ رَ نِ}. (ا. ص. مر.). پردگی. عزلت نشین . عابد. زاهد. مجازاً، خلوت نشین. خلوتی، کنایه از گوشه نشین و مجرد. مستوره. مخدره. محرم اسرار. ولی ...
بیت حرم .[ ب َ / ب ِ ت ِ ح َ رَ ] (اِخ ) بیت الحرام : تات ز هستی هنوز یاد بود کفر و دین بتکده را شرط نیست بیت حرم همنشین . خاقانی .چند رصدگاه ...
حرم گرفتن . [ ح َ رَ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) احرام . (تاج المصادر بیهقی ).