اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آلی

نویسه گردانی: ʼALY
آلی . [ لی ی ] (ع ص نسبی ) ۞ منسوب به آلت .
- جسم آلی ؛ جسمی مرکب از آلات که هر یک را منصبی جدا باشد.
- عضو آلی ؛ هر عضو که اسم کل بر جزو آن صدق نکند. مقابل عضو غیرآلی یا عضو مفرد.
- مرض آلی ؛ بیماری که متوجه عضوی آلی باشد:قولنج مرض آلی است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۵ مورد، زمان جستجو: ۱.۲۲ ثانیه
مسجد علی . [ م َ ج ِ دِ ع َ ] (اِخ ) از بناهای سلطان سنجر در اصفهان . رجوع به اصفهان شود.
الی الله. عبارتی است عربی، تشکیل شده از الی (به، بسوی) و اللّه، به معنی به خدا، بسوی خدا.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
علی محمد.[ ع َ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قوشخانه ، بخش باجگیران ، شهرستان قوچان . دارای 159 تن سکنه . آب آن از چاه شور تأمی...
علی کنی . [ ع َ ی ِ ک َ ] (اِخ ) ابن قربانعلی بن قاسم بن محمدعلی آملی کنی تهرانی . از فقهای بزرگ امامیه در نیمه ٔ دوم قرن سیزدهم بود. وی ...
علی کوچک . [ ع َ چ َ / چ ِ ] (اِخ ) ابن بکتکین . ملقب به زین الدین . رجوع به زین الدین (علی کوچک ...) شود.
علی کولی . [ ع َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بلوک شرقی ، بخش مرکزی شهرستان دزفول . دارای 100 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ دز تأمین میشو...
علی کومی . [ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان برکشلو، بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه . دارای 100 تن سکنه . آب آن ازنهر شهرچای تأمین میشود. و محصول...
علی گرده . [ ع َ گ ِ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بشیوه ، بخش سرپل ذهاب ، شهرستان قصرشیرین . دارای 130 تن سکنه . آب آن از رودخانه و از چشمه...
علی گرزن . [ ع َ گ ُ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چمچمال ، بخش صحنه ، شهرستان کرمانشاهان . دارای 462 تن سکنه . آب آن از رود گاماسیاب تأمین...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.