اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تأریخ

نویسه گردانی: TARYḴ
تأریخ . [ ت َءْ ] (ع مص ) سال و مه معلوم کردن با نوشتن یا گفتن : ارخ الکتاب تأریخاً؛ تاریخ نوشت آن کتاب را. (ناظم الاطباء). || شناساندن وقت ، و بقولی تأریخ هر چیزی ، غایت و وقت آن است که بدان منتهی میشود. و بدان سبب گویند: فلان تأریخ قوم خویش است ؛ یعنی به وی شرف و ریاست آنان منتهی میشود. (از اقرب الموارد). رجوع به تاریخ شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۶ ثانیه
تاریخ . (ع مص ، اِ) تأریخ . توریخ . نوشتن کتاب را. (منتهی الارب ). وقت چیزی پدید کردن . و در اصطلاح ، تعیین کردن ْ مدتی را از ابتدای امر عظی...
گزار History/Geschichte گزاردن = بازگویی و وارسی رویداد ها ، گزارش- کار و کنش ها و انجام دادن کار ( از ویچارتی سانسکریت) گزار = فرونویسی و با...
هنگامه -- Date/Datum -- او در تاریخ سیزدهم اسفند ١۳۳۹ متولد شد= او در هنگامه سیزدهم اسفند ١۳۳۹ زاده شد
این واژه عربی است و پارسی آن این واژه هاست: دیروک (کردی)، میژوپ (کردی: میژوو)، ویستار (سنسکریت: ویستارینَ)
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
ماده تاریخ . [ مادْ دَ / مادْ دِ ] (اِ مرکب ) کلمه یا کلماتی که به حساب جمل مساوی تاریخ مطلوب برآید و آن کلمه یا کلمات بامعنی باشد. (یاد...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
تقسیم بندی تاریخ از دید اروپاییان: ــ از پیدایش انسان تا سه هزار سال پیش از میلاد را دوره ی ماقبل تاریخ گویند. - از سه هزار سال پیش از میلاد تا سده ی ...
ادیان پیش از تاریخ، مجموعه ای از مدارک و اکتشافات ثبت شده از اعمال، تفکرات و رویدادهای دینی بشر را از آغاز پیدایش انسانسایان تا شروع عصر باستان، ارائه...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
« قبلی صفحه ۱ از ۸ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.