اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حفت

نویسه گردانی: ḤFT
حفت . [ ح َ ] (ع مص ) هلاک کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). || کوفت کردن کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || کوبیدن چیزی را. (منتهی الارب )(اقرب الموارد) (آنندراج ). || نازک کردن گردن چیزی : حفته حفتاً؛ دق ّ عنقه . (اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
هفت گاه . [ هََ ](اِ مرکب ) هفت فلک . (انجمن آرا) (برهان ) : یکدله ٔ شش جهت و هفتگاه نقطه ٔ نه دایره بهرامشاه . نظامی .|| هفت کشور. (برهان ). مثال ...
هفت گرد. [ هََ گ ِ ] (اِ مرکب ) کنایه از هفت آسمان است . (یادداشت مؤلف ) : ز پرورده سیر آید این هفت گردشود بی گنه کشته چون یزدگرد. فردوسی .به...
هفت گره . [ هََ گ ِ رِه ْ ](اِ مرکب ) کنایت از هفت آسمان . (برهان ) : گر هفت گره به چرخ دادی هفتاد گره بدو گشادی . نظامی . || کنایت از هفت زمین...
هفت سقف . [ هََ س َ ] (ص مرکب ) کنایه از هفت آسمان است . (برهان ) : وین خانه ٔ هفت سقف کرده بر چار خلیفه وقف کرده .نظامی .
هفت سار. [ هََ ] (اِخ ) دهی است از بخش صومای شهرستان ارومیه که 115تن سکنه دارد. آب آن از چشمه ٔ رودسر و محصول عمده اش غله و توتون است . ...
هفت سبع. [هََ س ُ ] (اِخ ) مراد از هفت حصه ٔ قرآن مجید که آن را هفت منزل گویند به جهت آنکه قاریان سلف در یک هفته ختم قرآن مجید مقرر نمود...
هفت سوی . [ هََ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالاولایت باخرز از بخش طیبات شهرستان مشهد که 90 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول عمده اش ...
هفت سین . [ هََ ] (اِ مرکب ) از مشهورترین مراسم نوروز آراستن است ، وآن گرد آوردن هفت چیز است که نام آنها با حرف «س » آغاز گردد. معمولاً بین ...
هفت شاخ . [ هََ ] (ص مرکب ) آنچه دارای هفت شاخه باشد از درخت و جز آن .- سرو هفت شاخ ؛دنیا و فلک : از این سرو شش پهلوی هفت شاخ که بالاش تنگ...
هفت شمع. [ هََ ش َ ] (اِ مرکب ) به معنی هفت سلطان است که کنایه از هفت کوکب باشد. (برهان ).
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۳۲ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.