اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دار

نویسه گردانی: DʼR
دار. (ع اِ) به معنی خانه باشد. (برهان ). ج ، دور. دیار. ادور. ادورة. دوران . دیران . (المنجد) :
دار غم است و خانه ٔ پرمحنت
محنت ببارد از در و دیوارش .

ناصرخسرو.


این جهان گذرنده دار خلود نیست . (تاریخ بیهقی ). || دیوان . اداره : عبدالغفار بدار استیفا رود و... (تاریخ بیهقی ). || به معنی جهان نیز بکار میرود چنانکه گوییم : دار دنیا، دار آخرت ، دار فنا، دار بقا :
وقت آن است کزین دار فنا درگذریم
کاروان رفته و ما بر سر راه سفریم .

خاقانی .


دنیا پلی است رهگذر دار آخرت
اهل تمیز خانه نگیرند در پلی .

سعدی .


|| شهر. قبیله . (المنجد): مرت بها دار بنی فلان ؛ خاندان فلان بر او گذشتند.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۴۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
سایه دار. [ ی َ ] (نف مرکب ) (از: سایه + دار، دارنده ). هر چیز که سایه اش بیفتد چون تصویر سایه دار و آن از عالم بت باشد که از سنگ و آهن یا ا...
سبحه دار. [ س ُ ح َ / ح ِ ] (نف مرکب ) ذاکر. (شرفنامه ٔ منیری ). عابد و متذکر. (ناظم الاطباء). || مستغفر. (شرفنامه ٔ منیری ).
سرخه دار. [ س ُ خ َ / خ ِ ] (اِ مرکب ) ۞ از گیاهان مخروطی و دارای چوب گرانبهایی است . به لهجه های محلی این کلمه را سردار، سخدار، سوختال و...
زمین دار. [ زَ ] (نف مرکب ) مرزبان . (دهار) (آنندراج ). || خداوند ده و ریش سفید ده . (ناظم الاطباء). دارنده ٔ زمین و صاحب ملک و مزرعه . || به...
زنده دار. [ زِ دَ / دِ ] (نف مرکب ) حیات دهنده . نگهدار. نگهبان . حافظ. حارس : خداوند بی یار و، یار همه بخود زنده و، زنده دار همه . نظامی .تو شدی ...
دعوی دار. [ دَع ْ ] (نف مرکب ) دعوی دارنده . آنکه ادعایی دارد. ادعا کننده . (ناظم الاطباء). مدعی . (فرهنگ فارسی معین ). داعیه دار. (یادداشت مر...
روغن دار. [ رَ/ رُو غ َ ] (ص مرکب ) هر چیز چرب و چربی دار. (ناظم الاطباء). هر چیز که به روغن آلوده باشد. (آنندراج ).- چراغ روغن دار ؛ چراغی ...
زیان دار. (نف مرکب ) ضررناک . (انجمن آرا). مضر وآسیب آور. و رجوع به زیان و دیگر ترکیبهای آن شود.
سفره دار. [ س ُ رَ / رِ ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) دارنده ٔ سفره . مهمان دار : مرا مرحبا گفتن سفره داران نباید کز آن مرحبا میگریزم .خاقانی .
شکره دار. [ ش ِ ک َ رَ / رِ ] (نف مرکب ) نگهبان و مربی مرغان شکاری . || صیاد. (فرهنگ فارسی معین ) : چون فرسنگی دو رفتند این سه تن بر بال...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.