اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ذبان

نویسه گردانی: ḎBAN
ذبان . [ ذِب ْ با ] (ع اِ) ج ِ ذباب . (زمخشری ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۴۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۹۷ ثانیه
زبان عیلامی . [ زَ ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به ایران باستان ج 1 صص 168 - 220، و عیلام و ایلام شود.
زبان گندمین . [ زَ ن ِ گ َ دُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از زبان هموار و ملایم و نرم و چرب . (آنندراج ). زبان ملایم گو. (غیاث اللغات : زب...
زبان گنجشکی . [ زَ ن ِ گ ُ ج ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) زبان ساختگی است مانند زبان زرگری و زبان مرغی و در برخی از شهرهای ایران هنگامی که...
زبان عامیانه. زبان کوچه و خیابان، زبان کوچه و بازار، زبان منسوب به عوام و مردم بیسواد، زبان محاوره ای عموم مردم. «زبان عامیانه» متفاوت است از «زبان رس...
زبان اوکراینی (به اوکراینی: украї́нська мо́ва / ukrayins'ka mova) یک زبان هند و اروپایی و هموند شاخه شرقی گروه زبان‌های اسلاوی است. اوکراینی زبان رسمی...
زبان سوندایی یکی از زبان‌های رایج در بخش غربی جزیرهٔ جاوه است که با حدود ۴۰ میلیون نفر گویشور، حدود ۱۵ درصد از جمعیت کل اندونزی را شامل می‌شود.ویکی
زبان بی زبان . [ زَ ن ِ زَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) قلم . (ناظم الاطباء). || زبان گنگ .(ناظم الاطباء). || زبان حیوانات . (ناظم الاطباء). ...
زبان بند کردن . [ زَ بام ْ ب َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) عمل جادویی برای بستن زبان اقوام زن از بدگویی او پیش شوهر و امثال آن . جادو کردن . افسون ...
زبان تر کردن . [ زَ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از لقمه در دهن گذاشتن باشد. (آنندراج ) (برهان قاطع). لقمه در دهان گذاشتن . (ناظم الاطباء)....
زبان پر بودن . [ زَ پ ُ دَ ] (مص مرکب )... از سخنی ؛ آن سخن را فراوان گفتن . || زبان پر ازگفتار تلخ بودن ؛ کنایه از خشمناک بودن : چنین گف...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.