اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زبان

نویسه گردانی: ZBAN
زبان . [ زَ ] (اِخ ) ابن مرة درازد است .(منتهی الارب ) (تاج العروس ). و ظاهر سخن مصنف قاموس زبان مانند سحاب است (بدون تشدید) و حافظ آنرا مانندشداد (با تشدید باء) ضبط کرده است . (تاج العروس ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۴۷ مورد، زمان جستجو: ۱.۸۹ ثانیه
بر زبان دویدن . [ ب َ زَ دَ دَ ] (مص مرکب ) بر زبان رفتن . بر زبان گذشتن . گفته شدن . (آنندراج ).
بر زبان گرفتن . [ ب َ زَ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) بر زبان افکندن . (آنندراج ) : دشمن ز کینه جویی من صرفه ای نبردچون شمع سوخت هرکه مرا بر زبان...
بر زبان نهادن . [ ب َ زَ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) بر زبان راندن . بر زبان جاری ساختن . گفتن . (آنندراج ) : حرفی که از جفای تو دل بر زبان نه...
زبان مالایالم (മലയാളം malayālam) یکی از چهار زبان عمده زبان‌های دراویدی و یکی از ۲۲ زبان درنظر گرفته شده در هند برای زبان اداری در ایالت کرالا و ناحیه...
زبان روسی (به روسی: русский язык، تلفظ: روسکیی ییزیک) پرگوینده‌ترین زبان اروپا است و از میان زبان‌های اسلاوی دارای بیشترین پراکندگی متکلمین است. ای...
Some of the many words of Chinese origin (presented here with accompanying Hokkien/ Mandarin pronunciation derivatives as well as traditional and simp...
زبان آوری کردن . [ زَ وَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سلق . (دهار) (ترجمان القرآن ). زبان بازی کردن . شوخی و گستاخی کردن در سخن . بی باکانه سخن گفتن ...
زبان تنگ سروک . [ زَ ن ِ ت َ گ ِ س َرْ وَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) از زبانهای کهن ایرانی است که هنوز نامی برای آن برنگزیده اند. در تنگ س...
زبان پارسی نو. [ زَ ن ِ ی ِ ن َ / نُو ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) فارسی بعداز اسلام است . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). رجوع به مقدمه ٔ برهان ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.