اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سبک

نویسه گردانی: SBK
سبک .[ س َ ] (ع مص ) گداختن چیزی را پس از ریختن . (منتهی الارب ). گداختن سیم و جز آن . (دهار) (تاج المصادر). ریختن . (منتهی الارب ). ریخته کردن زر و سیم . (تاج المصادر) (اقرب الموارد) (دهار). || پالودن .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
سبک مشرب . [ س َ ب ُ م َ رَ ] (ص مرکب ) سبک عقل و بیهوده . (ناظم الاطباء).
سبک گامی . [س َ ب ُ ] (حامص مرکب ) تیزروی . تندروی . سریعالسیری .
سبک عقلی . [ س َ ب ُ ع َ ] (حامص مرکب ) تنک خردی . سخافت . کم عقلی .
سبک عنان . [ س َ ب ُ ع ِ ] (ص مرکب ) بمعنی سبک رو که کنایه از تند و تیز براه رونده و جلدرفتار و شتاب رو باشد. (برهان ). تند و تیز. (انجمن آرا)....
سبک شدن . [ س َ ب ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) کم وزن شدن . سبک گردیدن . || خوار و خفیف شدن . خفیف گشتن . خفوف . (منتهی الارب ) (ترجمان القرآن ) (ت...
سبک سایه . [ س َ ب ُ ی َ / ی ِ ] (ص مرکب ) کنایه از کم بقا و بی ثبات و گذرنده . (برهان ). کنایه از کم بقا و کم عمر و بی ثبات . (انجمن آرا) (آنندر...
سبک روحی . [ س َ ب ُ ] (حامص مرکب ) کمال تعلق . (غیاث ) (آنندراج ) : رخ از باغ سبکروحی نسیمی دهان از نقطه ٔ موهوم میمی . نظامی . || بلطافت سخ...
سبک سنگی . [ س َ ب ُ س َ ] (حامص مرکب ) جلفی . نادانی . سبکسری : جز این هرچه در خارش آرد قلم سبک سنگیی باشد از بیش و کم .نظامی .
سبک کردن . [ س َ ب ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تخفیف . (منتهی الارب ) (تاج المصادر) (دهار).- سبک کردن راه ؛ آسان کردن راه . (آنندراج ): مرا و شما ر...
سبک موکده . [ س َ ب ُ ک َ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) ۞ خفیف مطلق است که آتش باشد. موکده بر وزن موصده به آن معنی نزدیک است . (انجمن آرا).
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۹ ۷ ۸ ۹ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.