اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شاة

نویسه گردانی: ŠA
شاة. (ع اِ) الَ ... وسیله ای که بدان از نخل خرما بالا روند. (از ذیل اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۰۸ مورد، زمان جستجو: ۱.۰۸ ثانیه
گوهر شاه . [ گ َ / گُو هََ ] (اِ مرکب ) شاهزاده . || شاه ذات . (مؤید الفضلا). کسی که ذاتاً شاه بود، در صفت و بلندی و بزرگواری .
غیاث شاه . (اِخ ) ابن محمودشاه خلجی ، یا غیاث الدین بن محمود. پنجمین از ملوک سلاله ٔ خلجی مالوه بود که در کجرات هندوستان حکومت میکردند. به ...
طغان شاه . [ طُ ] (اِخ ) نام پادشاه عظیم القدر از اولاد افراسیاب . (غیاث اللغات ) (آنندراج ) : شه طغان عقل را نائب منم نِعْم َ الوکیل نوعروس ...
طغان شاه . [ طُ ] (اِخ ) پدر پهلوان اسد نامی است که در عصر پنجمین پادشاه از آل مظفر، شاه شجاع ، به دست وی به حکومت کرمان برقرار گردید، تق...
طغان شاه . [ طُ ] (اِخ ) ابن الب ارسلان ۞ محمدبن جغری بیک بن میکائیل . لقب وی شمس الدوله و کنیتش ابوالفوارس است . به روزگار الب ارسلان حکو...
طغان شاه . [ طُ ] (اِخ ) ابن المؤید آی آبه . در لباب الالباب نام وی را بدین طرز آورده است : «ملک طغانشه بن محمد المؤید»، ولی علامه ٔ مرحوم ...
شیخ شاه . [ ش َ ] (اِخ ) لقب ابراهیم شروانی دربندی . رجوع به ابراهیم دربندی شود.
شاه تراشی . [ ت َ ] (حامص مرکب ) عمل شاه تراش .
شاه ترکان . [ هَِ ت ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سلطان و فرمانروای قوم ترک . || (اِخ ) اختصاصاً افراسیاب تورانی . (از غیاث اللغات ) (از آنندرا...
شاه ترکان . [ ت ُ ] (اِخ ) نام زوجه ٔ سلطان شمس الدین التتمش و مادر سلطان رکن الدین فیروز شاه . چون فیروز شاه بعد از مرگ پدر در سال 633 هَ ....
« قبلی ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ صفحه ۱۳ از ۷۱ ۱۴ ۱۵ ۱۶ ۱۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.