گفتگو درباره واژه گزارش تخلف شدن نویسه گردانی: ŠDN شدن . [ ش َ دَ ] (اِ) بره ٔ آهو. (یادداشت مؤلف ) : ز عدل و ز انصاف تو در جهان نیندیشد از شیر شرزه شدن .فرخی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱,۳۴۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۰ ثانیه واژه معنی مسلط شدن این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. همسر شدن همسر شدن . [ هََ س َ ش ُدَ ] (مص مرکب ) برابر شدن . برابر بودن : روشنی در آسمان زین آتش جشن سده ست کز سرای خواجه با گردون همی همسر شود. فرخ... هوس شدن هوس شدن . [ هََ وَ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) به هوس آمدن . آرزو و خواهانی یافتن : طبع تو را تا هوس نحو شدصورت علم از دل ما محو شد.سعدی . مارس شدن این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. هرزه شدن هرزه شدن . [ هََ زَ / زِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) هرز شدن . سوده و غیر قابل استعمال شدن چنانکه قفل و کلید و جز آن . (یادداشت به خط مؤلف ). || ف... هابط شدن هابط شدن . [ ب ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) پائین آمدن . فرودآمدن . پیاده شدن . || ناقص شدن . || فروتنی کردن . هضم شدن هضم شدن . [ هََ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) گواریدن . تحلیل یافتن . (یادداشتهای مؤلف ). رجوع به هضم شود. همتا شدن همتا شدن . [ هََ ش ُدَ ] (مص مرکب ) برابر شدن . همپایه شدن : نفس مردم را خداوندان عقل از روی هوش برکشد تا با کرام الکاتبین همتا شود.ناصرخسرو. ویدا شدن ویدا شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) کم شدن . کاستن : امیرا جان شیرین برفشانم اگر ویدا شود یکبارگی عمر ۞ . دقیقی (از صحاح الفرس ).رجوع به ویدا ش... واسر شدن واسر شدن . [ س َش ُ دَ ] (مص مرکب ) پس افتادن . نکس کردن . (ناظم الاطباء). عود کردن . به حالت اول بازگشتن . (شعوری ج 2 ورق 419): حبط، واسر شد... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۳۳ ۳۴ ۳۵ ۳۶ ۳۷ صفحه ۳۸ از ۱۳۵ ۳۹ ۴۰ ۴۱ ۴۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود