۱,۳۴۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۰ ثانیه
غضبناک شدن . [ غ َ ض َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) خشمگین شدن . خشمناک شدن . تسخط. رجوع به غضب شود.
شادکام شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) فَرَه . (ترجمان القرآن ) (دهار). خوشحال و کامروا شدن . فیریدن . مَرَح : چو آمد بدو داد پیغام سام ازو زال بشن...
شادمان شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) خوشحال شدن . شاد شدن . ابتهاج : بنظم آرم این نامه را گفت من ازو شادمان شد دل انجمن . فردوسی .شود شادمان ...
شرفیاب شدن . [ ش َ رَف ْ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) سرافراز گشتن و دارای قدر و مرتبه ٔ بلند شدن و مشرف شدن . (ازناظم الاطباء). || به خدمت بزرگی ر...
شرمناک شدن . [ ش َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) شرمنده شدن . خجل گشتن . (یادداشت مؤلف ) : از جمال تو وقت جان ستدن ملک الموت شرمناک شده .خاقانی .
شرمنده شدن .[ ش َ م َ دَ / دِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) خجل گشتن . شرمسار شدن . شرم زده گردیدن . (یادداشت مؤلف ) : شرمنده شد از باد سحر گلبن عریان و...
شوهرسوز شدن . [ ش َ / شُو هََ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) دختری را که به سن کوچک است عروس کردن . (یادداشت بخط محمدِ پروین ِ گنابادی ). به شوی رفتن ...
شیطانی شدن . [ ش َ /ش ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) در تداول عامه ، احتلام . محتلم گشتن . حلم . خواب دیدن . جنب شدن در خواب . محتلم شدن در خواب ، و آ...
شیرازه شدن . [ زَ / زِ ش ُ دَ] (مص مرکب ) کنایه از فراهم آمدن است . (آنندراج ).
لگدکوب شدن . [ ل َ گ َ ش ُدَ ] (مص مرکب ) پایمال شدن . پی سپر شدن : مرد در راه عشق مرد نشدتا لگدکوب گرم و سرد نشد.اوحدی .