اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شدن

نویسه گردانی: ŠDN
شدن . [ ش َ/ ش َ دَ ] (اِخ ) موضعی است به یمن . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱,۳۴۸ مورد، زمان جستجو: ۲.۰۵ ثانیه
پوست و استخوان شدن . [ ت ُ اُ ت ُ خوا / خا ش ُ دَ ] (مص مرکب )سخت لاغر و نزار شدن . سخت نزار و نحیف و مهزول شدن . || یک پوست و استخوان شدن ...
کار گره شدن یا بودن . [ گ ِ رِه ْ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) بر نیامدن حاجت . (آنندراج ) : ز سخت گیری زلف تو کار من گره است وگرنه هیچ گره نیست بی ...
به پایان رسیدن کار کسی
خوی از بغل روان شدن . [ خوَی ْ / خَی ْ / خِی ْ / خُی ْ اَ ب َ غ َ رَ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) شرمنده شدن . || کنایه از محنت و مشقت کشیدن . (ناظم ...
جزبلاله ٔ طفل بلند شدن . [ ج ِ ب َ ل َ / ل ِ ی ِ طِ ب ُ ل َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) در تداول عامه ، ناگاهان فریاد طفل برآمدن هنگام زخمی سخت مولم ...
پوست بر کسی زندان شدن . [ ب َ ک َ زِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) در عذاب و رنج بودن از زندگانی : یکی از پوست بیرون آی چون گل که بر من پوست زند...
بکاسه ونمک محتاج شدن . [ ب ِ س َ / س ِ وَ ن َ م َ م ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از کمال نکبت و افلاس . (آنندراج ). و رجوع به مجموعه ٔ مترادفا...
غربزدگی یا غرب‌گرایی (به فرانسوی: Occidentalisme) از نظر جامعه شناسی غرب‌گرایی یکی از انواع دگرگونی فرهنگی محسوب می‌شود. برخی از جامعه شناسان این پروس...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.