اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شیر

نویسه گردانی: ŠYR
شیر. (اِ) لوله ٔ پیچداری که به ته ظرف یا لوله ٔ آب اتصال دارد و چون پیچ آنرابپیچانند آب جریان می یابد. (ناظم الاطباء). مبزل . مبزله . نایژه . لوله . لوله ٔ ضامن دار یا مجرای چرمی یا فلزی آب انبار یا خم یا چرخشتی که آب یا مایع درونی آنرا با گشودن و بستن آن بیرون کنند یا از بیرون شدن بازدارند: شیر آب انبار؛ شیر حمام . (یادداشت مؤلف ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
شیر ایرانی (نام علمی: Panthera leo persica) یا شیر پارسی یا شیر آسیایی، زیر گونه‌ای از شیرها می‌باشد که هم اکنون تنها در هند یافت می‌شود جاییکه شیر هن...
شیر ایرانی (نام علمی: Panthera leo persica) یا شیر پارسی یا شیر آسیایی، زیر گونه‌ای از شیرها می‌باشد که هم اکنون تنها در هند یافت می‌شود جاییکه شیر هن...
نهر علی شیر. [ ن َ رِ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قصبه ٔ معمره ٔ بخش قصبه ٔ معمره ٔ شهرستان آبادان ، در 2 هزارگزی مشرق نهر قصر و 26 هزارگزی ...
شیر و خورشید. [ رُ خوَرْ / خُرْ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) نشان سابق دولت ایران . علامت ایران در قبل از انقلاب اسلامی . شکلی مرکب از شیری که...
شیر خورانیدن . [ خوَ / خ ُ دَ ] (مص مرکب ) شیر دادن به بچه و ارضاع کردن . (ناظم الاطباء). ملح : امغاد؛ شیر خورانیدن شیربچه را یا شیر خورانیدن ...
گاو نه من شیر. [ وِ ن ُه ْ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) (مثل ...). رجوع به گاو شود.
به کسی مطلبی را کامل توضیح دادن
تکوک شیر غران از آثار باستانی دوره هخامنشی است. این تکوک دارای یک ظرف مخروطی شکل و یک شیر است که در حال نعره کشیدن است. ظروف مجرادار شاخی شکل با سر جا...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ صفحه ۹ از ۱۰ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
جواد مفرد کهلان
۱۳۹۲/۱۰/۰۱ Iran
1
0

در واقع شار (سرازیر شدن و ریختن آب) است که در اثر سادگی تلفظ تبدیل به شیر شده است.


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.