اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عاسم

نویسه گردانی: ʽASM
عاسم . [ س ِ ] (اِخ ) نام موضعی است یا ریگ توده ای به عالج . (منتهی الارب ). نام آبی است مر کلب را در سرزمین شام نزدیک خُرّ. نصر گوید عاسم رمل بنی سعد است . طِرّماح گوید: رمل نافذبن سعد المعنی است . (معجم البلدان ج 6 ص 95).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۶۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
اسم متجانس . [ اِ م ِ م ُ ت َ ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به اسماء متجانسه شود.
اسم مترادف . [ اِ م ِ م ُ ت َ دِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به اسماء مترادفه شود.
اسم متشابه . [ اِ م ِ م ُ ت َ ب ِه ْ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به اسماء متشابهه شود.
اسم متواطی . [ اِ م ِ م ُ ت َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به اسماء متواطیه شود.
نعمت جذر اصم . [ ن ِ م َ ت ِ ج َ رِ اَ ص َم م ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از هشت بهشت است . (برهان قاطع) (آنندراج ). زیرا هشت جذر اصم است...
اصم الجلحاء. [ اَ ص َم ْ مُل ْ ج َ ] (اِخ ) نام جایگاهی است . رجوع به اصم و اصمان ، و معجم البلدان شود.
منابع و اسناد تاریخی که ریشه اسم آناهل رو داره
moxassase این سه واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: نامنیناس یاشتگ nâmninâs-yâŝtag (نام + نیناس: نکره از کردی: نه ناسراوی + یاشتگ از مانو...
اصم نیشابوری . [ اَ ص َم ْ م ِ ن َ ] (اِخ ) از فقهای شافعی بود واز ربیعبن سلیمان مرادی روایت کرد. و نیز کتاب المختصر الصغیر مزنی را او روایت ...
نگاه کنید به: ریشه شناسی واژه ی اسکندر در همین لغتنامه
« قبلی ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ صفحه ۱۶ از ۱۷ ۱۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.