اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عشق

نویسه گردانی: ʽŠQ
عشق . [ ع َ ش َ ] (ع مص ) عشق آوردن و چیره گردیدن دوستی بر کسی . (از منتهی الارب ). عاشق شدن . (المصادر زوزنی ). نیک شگفت داشتن . (تاج المصادر بیهقی ). تعلق قلب به کسی . (از اقرب الموارد). || چسبیدن . (از منتهی الارب ). التصاق به چیزی . (از اقرب الموارد). عِشق . مَعشَق . و رجوع به عشق و معشق شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۰۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
عاشق پیشه . [ ش ِ ش َ / ش ِ ] (ص مرکب ) کسی که کار او عاشقی است .
عاشق حصار. [ ش ِ ح ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان قازان بخش ضیأآباد شهرستان قزوین واقع در 1400گزی راه شوسه واقع در جلگه آب و هوای آن معت...
عاشق خشک . [ ش ِ ق ِ خ ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایت ازعاشق خسیس و رذل و بی صدق است . (برهان ) (آنندراج ).
شاه عاشق . [ ش ِ ] (اِخ ) نام شاعر صوفی مسلک که در دوره ٔ شاه شیخ ابواسحاق اینجو شعر به لهجه ٔ شیرازی میگفت و بر در مسجد عتیق شیراز دکه ای ...
عاشق آباد. [ ش ِ ] (اِخ ) دهی است از دههای ماربین بخش سده ٔ شهرستان اصفهان واقع در هفت هزارگزی شمال خاوری سده و یک هزارگزی راه شوسه ٔ اصف...
عاشق آزار. [ ش ِ ] (نف مرکب ) معشوقی که به عاشق خود اذیت و آزار رساند. (ناظم الاطباء).
عاشق نواز. [ ش ِ ن َ ] (نف مرکب ) نوازنده ٔ عاشق . آنکه به عاشق لطف کند. آنکه دل عاشق را استمالت کند : بیا ساقی از شادی نوش و نازیکی شربت ...
عاشق شدن . [ ش ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب )شیفته شدن . دوستی شدید به کسی یا چیزی : خود که باشد که تو را بیند و عاشق نشودمگرش هیچ نباشدکه خریدار ...
چشمه عاشق . [ چ َ م َ ش ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان کوشک بخش بافت شهرستان سیرجان که در 70 هزارگزی جنوب خاوری بافت و4هزارگزی خاور ...
چشمه عاشق . [ چ َ م َ ش ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان کوشک بخش بافت شهرستان سیرجان که در 58 هزارگزی جنوب خاوری بافت بر سر راه مالرو...
« قبلی ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ صفحه ۱۰ از ۱۱ ۱۱ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
سید همت الله طاهری اطاقسرا
۱۳۹۳/۰۱/۱۶ Iran
0
2

عشق: واژه ای عربی که در فارسی سره به آن گره می گویند ودر کردستان و مازندران هنوز کاربرد دارد. در مازندران من ته گره یعنی عاشقتم. و در کردستان نیز به همین منوال . بنا بر این اینکه واژه عشق در فارسی معادل ندارد اشتباه است.

رستاقی
۱۳۹۶/۱۰/۱۸
0
0

باسلام .از زحمات شما سپاسگزارم .تحقیقات شما بسیار برایم مفید بود .باتشکر

حیاتی
۱۳۹۶/۱۲/۰۷
0
0

سلام استاد .میشه لطفا بفرمایید اینکه فرمودید در کردستان ومازندران گره کاربرد دارد ،دقیقا در کدوم منطقه بکار برده میشه میخاستم نام اون منطقه رو بدونم تا بتونم سفری داشته باشم .از زحمات شما خیلی تشکر میکنم .این زیبا ترین واژه ای هست که میشه در موردش بحث
کرد چون دلیل زندگی هر کسی و هدف از آفرینش انسان همینه و من خیلی دوست دارم بدونم در گذشته های دور این موضوع چطور بوده .خاهش میکنم شما که توی این زمینه تحقیق کردین بیشتر توضیح بدین .متشکرم


فرهاد عمادی
۱۳۹۶/۰۳/۳۰
0
1

سلام معادل برای این واژه فراوان است ولی کاربردی نیست والان کسی در مازندران نمی کوید من به تو گره دارم. 6

حیاتی
۱۳۹۶/۱۲/۰۹
0
0

سلام آقای عمادی .باتشکر ازشما .من هم در این زمینه تحقیق کردم و دقیقا فرمایش استاد طاهری روتایید میکنم .



برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.