گفتگو درباره واژه گزارش تخلف عمعم نویسه گردانی: ʽMʽM عمعم . [ ع ُ ع ُ ] (اِ صوت ) صوتی از خر، جز صوت عرعر و عان عان . (یادداشت مرحوم دهخدا) : چو به عانعان رسی فرومانی ای مَه عانعان ِ خر، نه عمعم خر.سوزنی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۸۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه واژه معنی امام کندی امام کندی . [ اِ ک َ ] (اِخ ) دهی است کوچک از دهستان رودبار بخش طَرخُوران شهرستان اراک ، واقع در چهار هزارگزی شمال باختری طرخوران و24 تن س... امام کندی امام کندی . [ اِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان انزل بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه ، واقع در 36 هزارگزی باختر ارومیه و 3 هزارگزی باختر راه شوسه ٔ... امام کندی امام کندی . [ اِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ولدیان بخش حومه ٔ شهرستان خوی ، واقع در 8 هزارگزی جنوب خوی و پانصدگزی خاور راه شوسه ٔ خوی ... امام عصر امام عصر. [ اِ م ِ ع َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) امام زمان . امامی که در روزگار خود مردم را هدایت میکند. || (اِخ ) لقب امام دوازدهم شیعه ٔ... نائب امام نائب امام . [ ءِ ب ِ اِ ] (ترکیب اضافی ، اِمرکب ) مجتهد جامع الشرایط. رجوع به نایب شود. نایب امام نایب امام . [ ی ِ ب ِ اِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مقامی است که شیعیان به مجتهد جامعالشرایط دهند. رجوع به نایب خاص و نایب عام شود. قاسم امام قاسم امام . [ س ِ اِ ] (اِخ ) (میرزا) ابن خواجه جلال الدین میرکی . از اعیان و اشراف هرات بود. وی در جوانی به تحصیل علوم همت گماشت و به ... صحیفه امام صحیفه امام و صحیفه نور، دو مجموعهٔ متفاوت از سخنان و پیامهای سید روحالله خمینی بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران هستند. صحیفه نور توسط سازمان اسنا... خواهر امام خواهر امام . [ خوا / خا هََ رِ اِ ] (اِخ ) زیارتگاهی است در رشت . (یادداشت بخط مؤلف ). امام شهاب امام شهاب . [ اِ ش ِ ] (اِخ ) از معاصران خاقانی شروانی است و خاقانی را در مرثیه ٔ او قصیده ای است بمطلع:سر چه سنجد که هوش می بشودتن چه ارز... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۱۹ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود