کوح
نویسه گردانی:
KWḤ
کوح . [ ک َ ] (ع مص ) چیره شدن در کارزار. (از منتهی الارب ) (آنندراج ). جنگ کردن با کسی و غلبه یافتن بر او. (ازاقرب الموارد). || فروبردن در آب یا در خاک . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۲۵۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
پیش کوه بالا. [ هَِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان القورات بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند، واقع در 40هزارگزی شمال باختری بیرجند. کوهستانی ، معت...
قلعه جوق کوه . [ ق َ ع َ ](اِخ ) دهی جزء دهستان سهندآباد بخش بستان شهرستان تبریز، واقع در 33هزارگزی جنوب بستان آباد و 26هزارگزی شوسه ٔ میانه ...
شاه کوه بالا. (اِخ ) دهی از دهستان کوه پایه بخش مرکزی شهرستان گرگان . دارای 2200 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آن غلات و حبوبات و لب...
بادکی کوه سبز. [ دَ س َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان رامجرد بخش اردکان شهرستان شیراز. در 77هزارگزی جنوب خاور اردکان کنار راه فرعی زرقا...
چشمه قلعه کوه . [ چ َم َ ق َ ع ِ یا ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان القورات بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند که در 30 هزارگزی شمال خاوری بیرجند وا...
کوه در زبان سنسکریت کوته kuṭa (نقطه زیر t نشانگر آن است که گویش آن از برخورد نوک زبان با سقف دهان است؛ کمی عقب تر از جایی که ت معمولی پدید می آید) بود...
شاه کوه پایین . (اِخ ) دهی از دهستان کوه پایه بخش مرکزی شهرستان گرگان . دارای 1500 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آن غلات و لبنیات و ...
قلعه کوه بالا. [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان القورات بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند، واقع در 30هزارگزی شمال خاوری بیرجند. موقع جغرافیایی ...
علی آباد شیب کوه . [ ع َ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شیب کوه (زاهدان ) بخش مرکزی شهرستان فسا واقع در 32 هزارگزی جنوب خاوری فسا. ناحیه ای ...
بدوئیه کوه پنجی . [ ] (اِخ ) از ایلات کرمان و بلوچستان . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 94).