نو
نویسه گردانی:
NW
نو. [ ن َ / نُو ] (اِمص ) ناله و زاری . (از انجمن آرا) (آنندراج ) (برهان قاطع). ریشه ٔ نویدن است . (حاشیه ٔ معین بر برهان قاطع). رجوع به نویدن شود. || حرکت و جنبش و لرزه . (از برهان قاطع). ریشه ٔ نویدن است . رجوع به نویدن شود. || (اِ) نقطه ٔ سپید که بر ناخن افتد. بَرَش . (یادداشت مؤلف ).
- نو افتادن به ناخن ؛ نَبَش . خال سپید در ناخن پیدا شدن . (یادداشت مؤلف ).
|| نام حرف نون یونانی است . (یادداشت مؤلف از ابن الندیم ). || نام نوائی از موسیقی . (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۲۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۲ ثانیه
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان هشیوار بخش داراب شهرستان فسا، واقع در 9هزارگزی جنوب داراب و 3 هزارگزی شوسه ٔ داراب به فسا...
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیضا بخش اردکان شهرستان شیراز، واقع در 64هزارگزی جنوب خاوری اردکان و 3هزارگزی راه فرعی ب...
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان احمدی بخش سعادت آباد شهرستان بندرعباس ، واقع در 108 هزارگزی خاور حاجی آباد. سر راه مالرو بافت...
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سبزواران بخش مرکزی شهرستان جیرفت ، واقع در5هزارگزی جنوب خاوری سبزواران و 2هزارگزی خاور ر...
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان طارم بخش سعادت آباد شهرستان بندرعباس ، واقع در 117هزارگزی باختر حاجی آباد و 5هزارگزی خ...
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چناران بخش حومه ٔ شهرستان مشهد، واقع در 64هزارگزی شمال باختری مشهد و 4هزارگزی شمال راه ش...
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ریوند بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور، واقع در 6هزارگزی باختر نیشابور. موقع جغرافیایی آن جلگه و ...
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای تابعه بخش کلاب شهرستان دره گز درجنوب خاوری بخش واقع است . موقع جغرافیایی آن کوهستانی ...
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) مرکز دهستان قلعه نو بخش کلات شهرستان دره گز، واقع در 45 هزارگزی جنوب خاوری کبودگنبد. موقع جغرافیایی آن دامنه ...
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میانولایت بخش حومه ٔ شهرستان مشهد، واقع در 12هزارگزی شمال کشف رود. موقع جغرافیایی آن جلگه ...