مانی
نویسه گردانی:
MANY
مانی در لغت به معنی «اندیشمند» است از ریشه اوستایی «مان» به معنی اندیشه و واژه اوستایی «مانا» به معنی اندیشیدن. در فارسی باستان از آن به معنی «جاودانگی» و «ماندگاری» نیز تعبیر شده است.
بعدها پیامبری ایرانی به این نام ظهور کرد که مادرش از خاندان اشکانی و پدرش مردی به نام پاتک یا فاتک از مردم همدان بوده است. وی نقاش زبردستی بوده و پیروانش را مانویان «اندیشمندان» نامیده اند.
مانی یکی از عروسک های دوقلوی باستانی ایرانیان است این جفت عروسکها که مانی و مانا نام داشته اند اولین عروسک های ایرانی هستند که قدمت آنان به مادها می رسد و ترکیبی از سفال و ریسمان داشته اند و مانی پسر با سری کروی و بدنی استوانه ای و مانا دختر با سری کروی و بدنی مخروطی بوده است که با ریسمان به عنوان گردن و دست و پاها به هم وصل بوده و در انتهای پاها نیز هر دو کفش هایی سفالین داشته اند.
واژه های همانند
۷۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
معنی دار. [ م َ ] (نف مرکب ) بامعنی . دارنده ٔ معنی . دارای مفهوم : چون سخن معنی دار مردم گوید... (جامعالحکمتین ص 120). || خردمندانه . عاقلا...
معنی لان . [ م َ ] (ص مرکب ) پرمعنی . بسیارمعنی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). حاوی معنی . دارای معنی : گر تو هستی آشنای جان من نیست دعوی ...
شعر می دانید چیست؟
شعر هم نوعی بهار زنـدگیست
عالمی از واژه ها در باغ دل پروردن است.
شعر تقسیم سطور نثر نیست
باید اندر شعر زیست
.
موسیقی در نظم ...
شکسته شد نگاه من درون قاب عکس تو. بایک نگاه دل فریب شکسته شد مکس تو.
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: نامواتا nâmvâtâ (نام + واتا «کردی») **** فانکو آدینات 09163657861
ali در سنسکریت به این واتاها آمده است: 1ـ نیش دار، زنبور، زنبور عسل 2ـ کژدم، عقرب 3ـ کلاغ 4ـ فاخته ی هندی 5ـ نوشیدنی الکل دار 6ـ دشمن.
معنی شکار. [ م َ ش ِ ] (ص مرکب ) آنکه صید معنی کند. (آنندراج ). آنکه معانی و مضامین خوب و عالی ابداع کند : بال پروانه ٔ ترا هرچند صائب بسته...
معنی شناس . [ م َ ش ِ ] (نف مرکب ) شناسنده ٔ معنی . آنکه معانی نیک و بد را از هم بازشناسد. آنکه حقایق امور را درک کند : جهاندار گفتش که صاحب ...
معنی گستر. [ م َ گ ُ ت َ ] (نف مرکب ) از صفات شاعران است . (مجموعه ٔ مترادفات ، ص 220). آنکه معنی گسترد. آنکه معانی عالی و بکر رواج دهد.
معنی پذیر. [ م َ پ َ ] (نف مرکب ) پذیرنده ٔ معنی . معنی دار. بامعنی . || دریابنده ٔ حقیقت . که حقیقت را ادراک کند و بپذیرد : به جان است در من...