اجازه ویرایش برای همه اعضا

شب

نویسه گردانی: ŠB
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۷۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
شب تار. [ ش َبِ ] (اِ مرکب ) سپیده صبح. قبل ظهر /////////////////////////////////////////////////////////////صُبح اُمید که بُد کتف پَردِه غِیب گو بَرو...
شب یَلدا یا شب چلّه بلندترین شب سال در نیم‌کره شمالی زمین است. این شب به زمان بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (...
شب برات، یا چراغ برات، یا شب روشن، مراسمی است برای تکریم مردگان که امروزه از غروب سیزدهم تا پانزدهم ماه شعبان برگزار می‌شود. این مراسم در بعضی کشورهای...
شب یَلدا. نام بلندترین شب سال در نیم‌کرهٌ شمالی زمین. این شب به زمان غروب آفتاب از ۳۰ آذر تا طلوع آفتاب در ۱ دی اطلاق می‌شود، که برابر است با ۲۱ یا ۲۲...
نام قریه ای است درسرزمین پشی ولسوالی مالستان ازغزنین افعانستان ((نوشته علی مدد"سلطانی"))
خنجر ، تیغ و خارهای بلند و بُران مثال : شبِ فراق نخواهم ، دواجِ دیبا را که شب دراز بُوَد خوابگاه ، تنها را سعدی زلفش به کشی شب دراز اندازد و...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
شب یوزه . [ ش َ زَ / زِ ] (اِ مرکب ) شب پره را گویند که مرغ عیسی باشد. (برهان قاطع). رجوع به شبیازه شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نیمه شب . [ م َ / م ِ ش َ] (اِ مرکب ، ق مرکب ) وسط شب . نیمه ٔ شب : کسی کو ندارد بود خشک لب چنانچون توئی گرسنه نیمه شب . فردوسی .آفرین بر مرکبی...
« قبلی ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۱۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.