آل
نویسه گردانی:
ʼAL
از اهل گرفته شده و به معنی کسانی است که به واسطهی فرزندی، (آل عمران، آل ابراهیم، آلیعقوب) خویشاوندی (آل لوط) و یا همشهری بودن، (آل بویه، فرعون) دارای جایگاه والایی نزد کسی باشند.
واژه های همانند
۱۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
عق-ال . [ ع ُ / ع ُق ْ قا ] (ع اِ) علتی است در پای ستور هرگاه برفتار آید ساعتی لنگ کند بعد از آن گشاده گردد، یا خاص است به اسب . (منتهی ال...
بری ال . [ ب َرْی ْ اِ ] (اِخ ) ( ساخته ٔ خدا) و آنرا در شعر بصورت بَریل بن موهب ال (یا موهبل )بن بَتعبن حاشد ذی مَرَع نیز خوانده اند. وی از مل...
مکانیاب منبع یکسان (به انگلیسی: Uniform Resource Locator) یا یوآرال (به انگلیسی: URL) که به صورت محاورهای نشانی وب[۱] نامیده میشود، یک ارجاع به یک ...
یو آر اِل. نک مکانیاب منبع یکسان.
ال طمغی . [ اَ طَ غا ] (ترکی ، اِ مرکب ) یا آل طمغی یا آل طمغا و یا آل تمغا. بمعنی علامت سرخ . در رحله ٔ ابن بطوطه بفتح همزه آمده است . رجوع ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
برگرفته از انگلیسی (LED - light-emitting diode): نوعی از دیود که نور ساطح می کند و آن را دیود نورافشان هم می گویند. در گذشته بیشتر در وسایل الکترونیکی...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
ال رأیت . [ اَرَ ءَ ت َ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ استفهامی ) یعنی هل رأیت ؟ آیا دیدی تو؟ (ناظم الاطباء). و رجوع به هل شود.