اجازه ویرایش برای همه اعضا

نفس

نویسه گردانی: NFS
(با سکون ف) حالت‌ روحی‌ و یا فکری ‌بسیار نیرومند که‌ با شدت‌ و دوام‌ تأثیر، بر رفتارهای‌ انسان‌ مسلط‌ می‌شود و باعث‌ آشفتگی‌ فکری‌ و حالت ‌شدید لذت‌ خواهی‌، خشم‌ و یا سودجویی‌ می‌شود و فرد برای‌ دستیابی‌ به‌ خواسته‌های‌ خود، قوانین‌ الهی‌، اخلاقی‌ و اجتماعی‌ را نادیده‌ می‌گیرد.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۶۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
نفس ملکی . [ ن َ س ِم َ ل َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نفس مطمئنه . روحی که متصف به صفات حمیده بود. (ناظم الاطباء). نفوس فرشتگان و اهل عصمت...
نفس شناسی . [ ن َ ش ِ ] (حامص مرکب ) علم النفس . روانشناسی .
نفس کشتن . [ ن َ ک ُ ت َ ] (مص مرکب ) با هوای نفس جنگیدن . هوای نفس را در خود کشتن : فراق روی تو آن روز نفس کشتن بودنظر به روی توامروز ر...
نفس فلکی . [ ن َ س ِ ف َ ل َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) فلاسفه عنصر فلکی را جدا و ممتاز از عناصر زمینی می دانند و برای افلاک دو نفس قائل اند یک...
نفس قدسی . [ ن َ س ِ ق ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نفس را در مرتبه ٔ ملکه ٔ استحضار جمیع آنچه برای آن ممکن است بر وجه یقین نفس قدسی می گوی...
نفس کردن . [ ن َ ف َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) هو کردن . هو کشیدن . دم همت گماشتن . همت کردن پیر و مرشد و یا درویش در برآمدن حاجتی . (یادداشت مؤلف...
نفس علیا. [ ن َ س ِ ع ُ ] (اِخ ) در اصطلاح عرفا اسرافیل را گویند که صاحب صور، و فعل او نفخ ارواح است در قوالب اجساد و اعطاء حیات و قوت و ح...
نفس شماری . [ ن َ ف َ ش ُ ] (حامص مرکب ) کنایه از حالت نزع .(آنندراج ). حالت جان کندن و مردن . (ناظم الاطباء).
نفس سبعی . [ ن َ س ِ س َ ب ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مراد قوت غضبیه است . (فرهنگ علوم عقلی از اخلاق ناصری ص 56). نفس لوامه . هوا و هوسی ...
نفس سوخته . [ ن َ ف َ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) کنایه از ساکت . خاموش . (از ناظم الاطباء) (آنندراج ) : نکند چرخ تعدی به نفس سوختگان سرمه در کار ...
« قبلی ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ صفحه ۹ از ۱۷ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.