۵۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۴ ثانیه
ابراهیم بن شیرکوه . [اِ م ِ ن ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن شیرکوه بن شادی بن ایوب بن شادی بن مروان ، صاحب حمص . در 636 هَ .ق . پس از وفات پدر بمسن...
ابراهیم بن فزارون . [ اِ م ِ ن ِ ؟] (اِخ ) پدر او فزارون کاتب و خود او طبیب معروفی بوده است و با غسان بن عباد به سند رفته . (ابن قفطی ).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
شَمْعُون بِنْ صِمَحْ دُوران(عبری: שמעון בן צמח דוראן) که به نام رشبصد (רשב"ץ) خوانده میشد، خاخام، فیلسوف، ریاضیدان، ستارهشناس و پزشک یهودیاست که در...
اَنْطاکی، داوود بن عمر (د مکه، ۱۰۰۷ یا ۱۰۰۸ق/۱۵۹۸ یا ۱۵۹۹م)، پزشک نامدار، ادیب، فیلسوف و متکلم نابینای انطاکی، مشهور به ضریر و بصیر است.
...
ابوعلی حسن بن احمد بن عبدالغفار بن محمد بن سلیمان بن آبان نحوی فارسی که به اختصار ابن درستویه خوانده میشود، از علمای بزرگ نحو و از معاصرین و مصاحبین ...
ژان بن سنت آندره . [ ژام ْ ب ُ س َ رِ ] (اِخ ) ۞ یا آندره ژان بون ۞ . او را بارون ۞ نیز میگفتند. وی عضو مجلس کنوانسیون ۞ فرانسه بود (...
رستم بن فخرالدوله . [ رُ ت َ م ِ ن ِ ف َ رُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) مجدالدوله ٔ بویهی ، مکنی به ابوطالب که در سال 387 هَ . ق . در یازده سالگی پادشاه ...
متعب بن عبدالعزیز. [ م ُ ع َ ب ِب ْ ن ِ ع َ دُل ْ ع َ ] (اِخ ) از امراء آل رشید است که در سرزمین نجد پس از پدر امارت داشت (سنه ٔ 1324) و حوزه ...
گوشه محسن بن علی . [ ش َ / ش ِ م ُ س ِ ن ِ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان والانجرد شهرستان بروجرد. واقعدر 18هزارگزی جنوب بروجرد و 10هزارگزی ج...