کمال
نویسه گردانی:
KMAL
کمال: داشتن همه ی ویژگی های ایده آل و پایدار در یک یا چند زمینه ی معین.(https://www.cnrtl.fr/definition/perfection) همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: آسکِت āsket (اوستایی: آسکتی āsketi)، اسپاتیاک espātyāk (سغدی: اسپتیاک espatyāk)، آپن āpan (اوستایی: آپنه āpana)، اسپور éspur (پهلوی: spur).*** فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۱۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
کمال الدین پشته . [ ک َ لُدْ دی پ ُ ت ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان مرکزی بخش لنگرود است که در شهرستان لاهیجان واقع است و 126 تن سکنه دارد. (ا...
کمال الدین حمصی . [ ک َ لُدْ دی ن ِ ح ِ ] (اِخ ) ابومنصور مظفربن علی بن ناصرالقرشی ، از اطبای مشهور اسلامی است . وی نزد شیخ رضی الدین الرحبی ...
قاضی کمال الدین . [ ک َ لُدْ دی ] (اِخ ) حسن حسینی . وی بحسن خلق و لطف طبع و علو همت و وفور سخاوت موصوف و از جمله ٔ اشراف سادات گرگان به ...
قاضی کمال الدین . [ ک َ لُدْ دی ] (اِخ ) میر حسن یزدی . رجوع به قاضی میبدی شود.
کمال الدین خجندی . [ ک َ لُدْ دی ن ِ خ ُ ج َ ] (اِخ ) از ناحیه ٔ خجند ماوراءالنهر است که در بدایت عمر خود به تبریز مهاجرت کرد و در خدمت سلطان ...
کمال بن ابی شریف . [ ک َ ل ِن ِ اَ ش َ ] (اِخ ) کمال الدین ابوالمعالی محمدبن الامیر ناصرالدین محمدبن ابی بکربن ابی علی بن ابی شریف المقدسی...
کمال الدین فارسی . [ ک َ لُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) محمدبن الحسن مکنی به ابوالحسن متوفی به سال 720 هَ . ق . (1320 م .) یکی از دانشمندان سرشناس ...
کمال الدین بهزاد. [ ک َ لُدْ دی ن ِ ب ِ ] (اِخ ) رجوع به بهزاد شود.
کمال الدین زنجانی . [ ک َ لُدْ دی ن ِ زَ ] (اِخ ) مداح خواجه شمس الدین محمد و برادرش عطاملک جوینی بوده است . از قصاید اوست :ای مهر طلعتت زد...
کمال پاشا آتاتورک . [ ک َ ] (اِخ ) مصطفی ... (1881 - 1938 م .). ژنرال و سیاستمدار و رئیس جمهوری کشور ترکیه (1923 - 1938 م .) کمال پاشا پس از فرا...