کمال
نویسه گردانی:
KMAL
کمال: داشتن همه ی ویژگی های ایده آل و پایدار در یک یا چند زمینه ی معین.(https://www.cnrtl.fr/definition/perfection) همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: آسکِت āsket (اوستایی: آسکتی āsketi)، اسپاتیاک espātyāk (سغدی: اسپتیاک espatyāk)، آپن āpan (اوستایی: آپنه āpana)، اسپور éspur (پهلوی: spur).*** فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۱۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
کمال آباد محمد صالح . [ ک َ م ُ ح َم ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان اسفندآباد است که در بخش قروه ٔ شهرستان سنندج واقع است و 135 تن سکنه دا...
کمال الدین اسماعیل . [ ک َ لُدْ دی ن ِ اِ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبدالرزاق اصفهانی آخرین قصیده سرای بزرگ ایران در اوان حمله ٔ مغول است که د...
کمال الدین اصفهانی . [ ک َ لُدْ دی ن ِ اِ ف َ ] (اِخ ) رجوع به کمال الدین اسماعیل شود.
کمال الدین دستجردانی . [ ک َ لُدْ دی ن ِ دَ ج ِ ] (اِخ ) وزیر بایدوخان و غازان خان بود و در اواخر سال 695 هَ . ق . مغضوب غازان واقع شد و به یا...
خانه حاج آقا کمال الدین نبوی طباطبایی یکی از خانههای مجلل تاریخی شهر بروجرد است که توسط سازمان میراث فرهنگی در سال 1384 خریداری شده و در حال حاضر تبد...