محراب
نویسه گردانی:
MḤRʼB
در فرهنگ عربی - فارسی لاروس، محراب چنین آمده است: بالاخانه، صدر مجلس، بهترین جای خانه، صدرنشین خانه، بالاترین جای در مسجد، جایگاه پیش نماز؛ شاه نشین، جای نشستن پادشاه که از مردم به دور باشد، بیشه ای که شیر در آن زندگی می کند. گردن چهارپایان، انجمنی که مردم در آن گرد آیند، دلیر در جنگ. ریشه ی این واژه از حرب به معنی جنگ نیست؛ که از حَرَب به معنی شکوفه ی خرماست که چون در بالای نخل است، از آن نام مکان ساخته اند که مَحرَب مانند مشهد گردیده و ئر گویش محراب شده است و خوانش درست آن با فتح میم است؛ زیرا اگر با کسر میم باشد بر وزن مفعال است که اسم آلت است؛ ولی این غلط مصطلح است که هم اعراب و هم ایرانیان آن را مِحراب خوانده اند. همتای پارسی این واژه ی عربی، بَربار و فَروار است.*** فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۱۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
محراب . [ م ِ ] (ع اِ) برواره . (منتهی الارب ). بالاخانه و حجره ٔ بالای حجره . غرفه . (اقرب الموارد). خانه . (غیاث ). || صدر مجلس . (ناظم الاط...
محراب . [ م ِ ] (ع ص ) محرب . (منتهی الارب ). مردی محراب ؛ مردی بسیار جنگ آور و دلیر. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
محراب . [ م ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ژاوه رود بخش دزاب شهرستان سنندج ، واقع در 43هزارگزی جنوب خاوری دزاب و 2هزارگزی تنگی سربا. دارای 5...
محل جنگ (از ریشه حرب به معنای جنگ)
محل جنگ با شیطان
مکانی در مساجد که رو به قبله می سازند و تزیین های کاشی کاری ؛ گچبری و کتیبه دارد.
محراب خوان . [ م ِ خوا / خا ] (نف مرکب ) پیشنماز : حافظ جلال الدین محمود خطیب ، حافظ و محراب خوان آنجا (یعنی خانقاه اخلاصیه ) (ترجمه ٔ مجالس الن...
محراب جمشید. [ م ِ ب ِ ج َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آفتاب . (ناظم الاطباء). || روی معشوق : برافکن برقع از محراب جمشیدکه حاجتمند برقع نیست ...
مِحراب یا نمازگاه پیشوا، طاقنمایی است که جهت قبله را در مسجد نشان میدهد که پیشوای دینی یا پیشنماز در اثنای نماز گزاردن در آن میایستد. در مسجدها مح...
هفت محراب فلک . [ هََ م ِ ب ِ ف َ ل َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از سبعه ٔ سیاره است که هفت کوکب باشد. (برهان ).
بنام خدا
مهراب واژه ای مرکب از مهر و آب که هر دو فارسی میباشد
همانند مهر داد مهر + داد
با تشکر
جنانی
مهراب. محل برآمدن خورشید (مهر) ، جایی در مشرق که خورشید از آنجا بر می آید.