صاحب
نویسه گردانی:
ṢAḤB
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: خاوند xāvand (خراسانی) خاون xāven (کردی) دارنده (دری) هیا hoyā، لوان lovān (لکی) زبان های کردی، لری، لکی، (گویش) خراسانی، زبان پشتو، گیلکی، تبری (طبری)، بلوچی زبان هایی آریایی به شمار می روند. از زبان آذری (نه ترکی) واژه های چندانی نمانده است ولی از زبان های آریایی است. پس به کار بردن واژه ها از این زبان ها به جای واژه های بیگانه (عربی و عبری) بسیار نیکوست. از آن جایی که زبان های اروپایی هم خانواده با پارسی هستند، واژه های آنها نیز آریایی به شمار می روند و بیگانه نیستند.*** فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۲۵۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۴ ثانیه
صاحب الشامة. [ ح ِ بُش ْ شا م َ ] (اِخ ) رجوع به حسین بن ذکرویه شود.
صاحب الشامة. [ ح ِ بُش ْشا م َ ] (اِخ ) رجوع به محسن بن ابراهیم بن هلال شود.
صاحب الشقاق . [ ح ِ بُش ْ ش ِ ] (اِخ ) رجوع به محمدبن اسحاق شود.
صاحب الرمان . [ح ِ بُرْ رُم ْ ما ] (اِخ ) رجوع به زیدبن اسید شود.
صاحب الزمان . [ ح ِ بُزْ زَ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) در کشاف اصطلاحات الفنون گویدکه در اصطلاحات صوفیه است که صاحب الزمان و صاحب الوقت و صاحب ...
صاحب الزمان .[ ح ِ بُزْ زَ ] (اِخ ) لقب محمدبن الحسن العسکری ، امام دوازدهم شیعیان ، مهدی منتظر. رجوع به مهدی شود.
صاحب الدعوة. [ ح ِ بُدْ دَع ْ وَ ] (اِخ ) لقب ابومسلم مروزی خراسانی . رجوع به ابومسلم مروزی شود : کجاست ضرب تبرزین صاحب الدعوةکجاست احمد زن...
صاحب الدولة. [ ح ِ بُدْ دَ ل َ ](اِخ ) لقب ابومسلم خراسانی . رجوع به ابومسلم شود.
صاحب الحقنة. [ ح ِ بُل ْ ح ُ ن َ ] (اِخ ) لقب ابوالحسین بن کشکرایا. قفطی در تاریخ الحکما او را بدین لقب یاد کرده ودر عیون الانباء گوید وی طبیبی...
صاحب الحمار. [ ح ِ بُل ْ ح ِ ] (اِخ ) رجوع به ابویزید مخلدبن کیداد شود.