به به
نویسه گردانی:
BH BH
به به . [ ب َ ب َ / ب ِ ] (اِ) ببه . در تداول کودکان ببک (در چشم ). ذباب . ذباب العین . مردم . مردمک . نی نی . تخم چشم . انسان العین . کاک . کیک . (یادداشت بخط مؤلف ).
- امثال :
آن وقت که په په بود، به به نبود حالا که به به هست ، په په نیست . (یادداشت بخط مؤلف ).
واژه های همانند
۲۸۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۷ ثانیه
پوستین به گازر فرستادن . [ ب ِ زَ / زُ ف ِ رِ دَ ] (مص مرکب ) پوستین به گازر دادن : پوستین را به اولین منزل بفرستاد سوی گازر دل .سنائی .
اشرف افغان. پسرعمو و جانشین محمود افغان رئیس قبیلهٔ غلجائی بود که در اوائل قرن ۱۲ هجری علیه صفویان شوریدند و سلطنت ایران را تصاحب کردند. در خلال آن اح...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
ای کسی که هفتاد ساله شدی مگر در خواب بودی که هفتاد سال عمر به باد دادی! بیا ای که عمرت به هفتاد رفت مگر خفته بودی که بر باد رفت؟ همه برگ بودن همی ساخت...
سنگ کسی را به سینه زدن . [ س َ گ ِ ک َ ب ِ ن َ / ن ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) در تداول کنایه از طرفداری و حمایت او کردن . (یادداشت بخط مؤلف ).
الکی و بدون مدرک و دلیل مستند در باره موضوعی اظهار نظر کردن ، بدون ملاحضه های خاص پیرامون مطلبی سخن گفتن . سخن بی ربط زدن . سرسری انگاشتن موضوعی و بحث...
گربه ٔ کسی به انبان فروشدن . [ گ ُ ب َ / ب ِ ی ِ ک َ ب ِ اَم ْ ف ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از کمال کامیابی او. (آنندراج ) (غیاث ).
زبان ترکی قشقایی یکی از زبان‌های شاخه جنوب غربی زبان‌های ترکی است که قشقایی‌ها بدان تکلم می‌کنند. این زبان در استان فارس و جنوب استان کهگیلویه و بویرا...
دولت شهر دولتی است که فقط در یک شهر و مناطق اطراف شهر حاکم است. دولت-شهرهای مهم در یونان پدید آمده‌است اما اولین دولت -شهرها در تمدن بین النهرین به وج...
چینش و ویرایش از: sayogine@yahoo.com
بخش یکم رباعیات از شاعران ناشناس 1
ای دل ز زمانه رسم احسان مطلب ٭٭٭٭ وز گردش دوران سروسامان مطلب
درمان ط...