گفتگو درباره واژه گزارش تخلف زبان نویسه گردانی: ZBAN زبان . [ زَ ] (ع ص ) سرکش از مردم و پری . (منتهی الارب ). سرکش و گردن کش از مردم و پری . (ناظم الاطباء). || (اِ) واحد زبانیه ۞ . (فرهنگ نظام ). رجوع به منتهی الارب شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳۴۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۶ ثانیه واژه معنی زبان ایدو ایدو زبانی ساختگی است که پس از اسپرانتو میتوان آن را پراهمیتترین زبان ساختگی جهان دانست. این زبان در اوایل قرن بیستم توسط گروهی از اصلاح طلبان اسپرا... زبان هندی زبان هندی, (Hindi یا Hindi) نامی است که به یک زبان هندوآریایی دادهاند; یا یک گویش پیوسته از زبانهایی است که در هندوستان شمالی و مرکزی سخن گفته میشود (... لاری زبان زبان لاری که با نامهای اچمی و خودمونی نیز خوانده میشود، زبان مردم ساکن در جنوب فارس، غرب هرمزگان و شرق بوشهر است. این زبان همچنین در میان جوامع مهاج... اچمی زبان اچمی. [اَ چُ]. (ا. فا). زبان لاری که با نامهای اَچُمی و خودمونی نیز خوانده میشود، زبان مردم ساکن در جنوب فارس، غرب هرمزگان و شرق بوشهر است. این زبان... زبان دانی زبان دانی . [ زَ ] (حامص مرکب ) سخن دانی . زبان آوری . فصاحت . زبان داری . اهل سخن بودن . توانایی در سخن : زبان دانی تو را مغرور خود کرده ست لی... زبان داری زبان داری . [ زَ ] (حامص مرکب )زبان دار بودن . رجوع به زبان دار و زبان داشتن شود. زبان حال زبان حال . [ زَ ن ِ ] (ترکیب اضافی ، اِمرکب ) ناسرایش یعنی آنچه را که بیان میکند وضع شخص و یا حالت شخص و یا شئونات شخص را. (ناظم الاطباء)... زبان توتی زبان توتی . [ زَ ] (اِ مرکب ) یا طوطی . گیاهی است و توتی مرغی است سبز و گویا و معروف . و این لغت فارسی است و در فارسی طاء نیامده و آنرا معرب... زبان چرب زبان چرب . [ زَ ن ِ چ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گفتار شیرین مؤثر. (فرهنگ نظام ). زبان تران زبان تران . [ زَ ت َ ] (ص مرکب ) هجوگو. فحاش . بدگو. دشنام گو. (ناظم الاطباء). تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۳۵ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود