اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سر

نویسه گردانی: SR
سر. [ س َرر ] (ع مص ) چوب دراز در زیر سنگ آتش زنه کردن تا آتش بگیرد. || چوب نهادن در میان آتش زنه . (منتهی الارب ). چوب را در طرف سنگ آتش زنه گذاشتن تا بدان آتش گیرد، و آن هنگامی است که میان تهی باشد، گویند: «سر زندک فانه اسر»؛ ای اجوف . (اقرب الموارد). || شادباد گفتن کسی را. (منتهی الارب ): سر فلاناً سراً؛ حیاه بالمسرة. (اقرب الموارد). || ناف بریدن کودک را. (منتهی الارب ). ناف کودک بریدن . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ) (از اقرب الموارد). || سرنیزه زدن بر ناف .(منتهی الارب ). بر ناف زخم زدن . (تاج المصادر بیهقی )(المصادر زوزنی ) (از اقرب الموارد). || بیمار ناف گردیدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۶۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
پس سر نمودن . [ پ َ س ِ س َ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ] (مص مرکب ) کنایه از روگردانیدن بخجالت باشد و کسی را که مخل طبیعت باشد بلطایف الحیل از سر وا ک...
تاج سر عشاق . [ ج ِ س َ رِ ع ُش ْ شا ] (اِ مرکب ) از اسمای محبوب است . (آنندراج ).
سر برافراختن .[ س َ ب َ اَ ت َ ] (مص مرکب ) طغیان کردن : چو جایی ز دشمن بپرداختی دگر بدکنش سر برافراختی . فردوسی . || افتخار کردن . مباهات نمو...
سر برافشاندن . [ س َ ب َ اَ دَ ] (مص مرکب )روی برتافتن . اعراض کردن . اطاعت نکردن : همه حدیث شما تیغ بود و گردن مانه گردنیم که ازحکم سر بر...
سر اندرکشیدن . [ س َ اَ دَ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) مشهور شدن . پیش افتادن . برتر رفتن : بزودی به فرهنگ جایی رسیدکز آموزگاران سر اندرکشید. فر...
سر درنیاوردن . [ س َ دَ ن َ وَ دَ] (مص مرکب منفی ) امتناع کردن . اطاعت نکردن . تمرد کردن : گفت هین حصار بستدم و مرد کشتم و گرفتم ، هیچ بهان...
سر فرودآوردن . [ س َ ف ُ وَ دَ ] (مص مرکب ) سر فروآوردن . قبول کردن . (آنندراج ). تسلیم شدن . مطیع گشتن . منقاد شدن : از آسمان کلاه میبارد اما ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
در فرهنگ کوچه -بازار یعنی کسی را به هیچ و پوچ مشغول و گرفتار کردن، دنبال نخود سیاه فرستادن مشغول کردن شخص با کار بیهوده به صورتی که خود از بیهودگی ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.