گفتگو درباره واژه گزارش تخلف شدن نویسه گردانی: ŠDN شدن . [ ش َ دَ ] (اِ) بره ٔ آهو. (یادداشت مؤلف ) : ز عدل و ز انصاف تو در جهان نیندیشد از شیر شرزه شدن .فرخی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱,۳۴۸ مورد، زمان جستجو: ۲.۰۵ ثانیه واژه معنی گاوگون شدن گاوگون شدن . [ ُش دَ ] (مص مرکب ) سپید و سیاه شدن . گرگ و میش شدن : روز و شب خویش را کنم بدو قسمت هر دو بیک جای راست دارم چون تارنرمک ن... کوژپشت شدن کوژپشت شدن . [ پ ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) حَدَب . احدیداب . تحادب . احدباب . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). خمیده پشت شدن . و رجوع به کوژپشت و کوژ... کرمناک شدن کرمناک شدن . [ ک ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) ادادة. دَود. تدوید. (منتهی الارب ). کامران شدن کامران شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) کامروا گشتن . به آرزو رسیدن . پیروز شدن : هر آنکس که شد کامران در جهان پرستش کنندش کهان و مهان . فردوسی .ک... کارتنگ شدن کارتنگ شدن . [ ت َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) رجوع به کارتنگ گرفتن شود : ازجهت خلف کار تنگ شد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 585). قزوینی شدن قزوینی شدن . [ ق َزْ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) در خشم آمدن ، چه مردم آنجا مغلوب الغضب اند. (آنندراج ) : اگرچه نیست ز قزوین و روستازاد است ولیک میشود... برآورده شدن این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. اجتماعی شدن همخو شدن - همگون شدن ضایع شدن حق این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. ورشکست شدن ورشکست شدن . [ وَ ش ِ ک َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مفلس شدن . افلاس پیدا کردن . به افلاس دچار گشتن . ورشکستن . نادار و پریشان گشتن . تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱۰۴ ۱۰۵ ۱۰۶ ۱۰۷ ۱۰۸ صفحه ۱۰۹ از ۱۳۵ ۱۱۰ ۱۱۱ ۱۱۲ ۱۱۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود