گفتگو درباره واژه گزارش تخلف شدن نویسه گردانی: ŠDN شدن . [ ش َ دَ ] (اِ) بره ٔ آهو. (یادداشت مؤلف ) : ز عدل و ز انصاف تو در جهان نیندیشد از شیر شرزه شدن .فرخی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱,۳۴۸ مورد، زمان جستجو: ۲.۵۷ ثانیه واژه معنی روبراه شدن روبراه شدن . [ ب ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) آماده و متوجه سفر شدن . (آنندراج ). آغاز سفر و حرکت کردن . || راست آمدن کار. (ناظم الاطباء). سر و سام... روشناس شدن روشناس شدن . [ ش ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) معروف و مشهور شدن . شناخته شدن . روشناس گردیدن . رجوع به روشناس و روشناس گردیدن شود. رخشنده شدن رخشنده شدن . [ رَ ش َ دَ / دِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) رخشان شدن . تابان گشتن . تابناک شدن : بگفتند یک با دگر آن سپاه که زین شاه رخشنده شد تاج ... راستکار شدن راستکار شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) راستکاری کردن . راستی فعل داشتن . صادق و متدین و امانت دار و صالح شدن . پرهیزکار شدن . تدین ؛ راستکار شدن ... رسیدگی شدن رسیدگی شدن . [ رَ / رِ دَ / دِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) رسیدگی به عمل آمدن . تحقیق به عمل آمدن . انجام یافتن تحقیقات و بررسی درباره ٔ موضوع یا... رنجیده شدن رنجیده شدن . [ رَ دَ / دِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) رنجیدن . آزرده خاطر گشتن . آزرده دل شدن . رجوع به رنجیدن شود. فرموده شدن فرموده شدن . [ ف َ دَ / دِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) امر شدن . حکم شدن . فرمان صادر شدن در مورد کاری . فرمان آمدن . فرموده آمدن . رجوع به فرموده شو... فراموش شدن فراموش شدن . [ ف َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) از یاد رفتن : واجب نکند که هرگز فراموش شود. (تاریخ بیهقی ).مگر تنگ بختت فراموش شدچو دستت در آغوش آ... فریفته شدن فریفته شدن . [ ف ِ / ف َ ت َ / ت ِ ش ُدَ ] (مص مرکب ) گول خوردن . فریب خوردن : خردمند آن است که به نعمتی و عشوه ای که زمانه دهد فریفته ن... غریوان شدن غریوان شدن . [ غ ِ ری ش ُ دَ ] (مص مرکب ) بانگ و فریاد برآوردن . شور و غوغا کردن . غریوبرآوردن . غریو کردن . رجوع به غریو شود : پس تل درون ، هر... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱۰۰ ۱۰۱ ۱۰۲ ۱۰۳ ۱۰۴ صفحه ۱۰۵ از ۱۳۵ ۱۰۶ ۱۰۷ ۱۰۸ ۱۰۹ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود