گفتگو درباره واژه گزارش تخلف شدن نویسه گردانی: ŠDN شدن . [ ش َ دَ ] (اِ) بره ٔ آهو. (یادداشت مؤلف ) : ز عدل و ز انصاف تو در جهان نیندیشد از شیر شرزه شدن .فرخی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱,۳۴۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۴ ثانیه واژه معنی دامیده شدن دامیده شدن . [ دَ / دِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) ذرو. (تاج المصادر بیهقی ). برداشتن باد چیزی را. بباد دادن و برداشتن باد چیزی را. (مجمل اللغة). خاطرجمع شدن خاطرجمع شدن . [ طِ ج َش ُ دَ ] (مص مرکب ) اطمینان پیدا کردن . مطمئن شدن . چراغان شدن چراغان شدن . [ چ َ / چ ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) چراغانی شدن .رجوع به چراغان و چراغان کردن و چراغانی شدن شود. چکمیزک شدن چکمیزک شدن . [ چ َ زَ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) به بیماری چکمیزک مبتلا گشتن . سلس البول گرفتن . قطره قطره شاشیدن . مَثن . (منتهی الارب ). و رجوع ب... جزغاله شدن جزغاله شدن . [ ج ِ ل َ / ل ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) در تداول عامه ، سخت سوختن چنانکه آب نماند یا بسیار کم ماند. (یادداشت مؤلف ). چارمیخ شدن چارمیخ شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) چهارمیخ شدن . تعذیب و شکنجه شدن . نوعی از تعذیب مجرمان که دراز بر زمین انداخته به چهارمیخ دست و پا بن... چارابرو شدن چارابرو شدن . [ اَ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) دمیدن موی بر پشت لب . رجوع به چار ابرو شود. چارپهلو شدن چارپهلو شدن . [ پ َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از چیز بسیار خوردن و بر پشت خوابیدن است . (برهان ) (آنندراج ). بسیار خوردن . سخت سیر شدن . ارتباع ... چارچشم شدن چارچشم شدن . [ چ َ / چ ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) کنایه است از بدقت نگاه کردن . با دقت و کنجکاوی بسیار در کسی یا چیزی نگریستن . پیچیده شدن پیچیده شدن . [ دَ / دِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) التواء. (زوزنی ). تلوی . (تاج المصادر). اطواء. انهصار. (منتهی الارب ): التیاث ؛ پیچیده شدن چیزی بر چ... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۹۵ ۹۶ ۹۷ ۹۸ ۹۹ صفحه ۱۰۰ از ۱۳۵ ۱۰۱ ۱۰۲ ۱۰۳ ۱۰۴ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود