گفتگو درباره واژه گزارش تخلف شدن نویسه گردانی: ŠDN شدن . [ ش َ دَ ] (اِ) بره ٔ آهو. (یادداشت مؤلف ) : ز عدل و ز انصاف تو در جهان نیندیشد از شیر شرزه شدن .فرخی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱,۳۴۸ مورد، زمان جستجو: ۱.۰۰ ثانیه واژه معنی پیوسته شدن پیوسته شدن . [ پ َ / پ ِ وَ ت َ / ت ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مقابل گسسته شدن . وصل . (تاج المصادر). صلة. (تاج المصادر بیهقی ). ایتلاف . (تاج المصا... تاریخی شدن تاریخی شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) قابل ضبط در تاریخ شدن . درخور باقی ماندن در تاریخ شدن . تاریخی گشتن : و جوانمردی و همت او تاریخی شد روزگا... تأسیس شدن تأسیس شدن . [ ت َءْش ُ دَ ] (مص مرکب ) دایر گشتن . بنا شدن . بنیادافکنده شدن . بنیاد گشتن . برپا گشتن . رجوع به تأسیس شود. پرورده شدن پرورده شدن . [ پ َرْ وَ دَ / دِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) تربیت شدن . پرورش یافتن . بالیدن . بزرگ شدن . نموّکردن . || اغتذاء. (تاج المصادر بیهقی ). پریشان شدن پریشان شدن . [ پ َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) پراکنده گشتن . متفرق و متشتت شدن . تقسﱡم . تَفَّرق . افشان شدن . بباد داده شدن . تذعذع . تَبَدﱡد. تَحَتْ... پژمرده شدن پژمرده شدن . [ پ َ م ُ دَ / دِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) و پژمرده گشتن . پژمردن . پژمریدن . افسرده شدن . فسردن . پژولیدن . پخسیدن . ذبل . ذبول . پلاسیدن... پساپیش شدن پساپیش شدن . [ پ َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) تغییر محل دادن . پاکیزه شدن پاکیزه شدن . [ زَ / زِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) طیب . طیبت . تطیاب . (تاج المصادر بیهقی ). پایمال شدن پایمال شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) لگدکوب شدن . پی خسته شدن . پی سپر شدن . نیست و نابود شدن : کبر پلنگ در سر ما و عجب مدارکز کبر پایمال شود پ... پشیمان شدن پشیمان شدن . [ پ َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) نَدَم . تندم . ندامت . ندمان . نادم شدن . ندامت حاصل کردن . سَدَم . (تاج المصادر بیهقی ) : اگر پند من یک ... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۹۶ ۹۷ ۹۸ ۹۹ ۱۰۰ صفحه ۱۰۱ از ۱۳۵ ۱۰۲ ۱۰۳ ۱۰۴ ۱۰۵ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود