گفتگو درباره واژه گزارش تخلف شدن نویسه گردانی: ŠDN شدن . [ ش َ دَ ] (اِ) بره ٔ آهو. (یادداشت مؤلف ) : ز عدل و ز انصاف تو در جهان نیندیشد از شیر شرزه شدن .فرخی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱,۳۴۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۵ ثانیه واژه معنی پوسیده شدن پوسیده شدن . [ دَ / دِ ش ُ دَ ] (مص مرکب )پوسیدن . چریدن . (در تداول مردم قزوین ) : تازه رویم بمثل لاله ٔ نعمان بودکاه پوسیده شد آن لاله ٔ ... پوشیده شدن پوشیده شدن . [ دَ / دِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) ملبس شدن . بتن کرده شدن . تغطی . تغشی . تستر. استتار. انتقاب . فرا گرفته شدن چیزی بچیزی . انخساف . ... جاودان شدن جاودان شدن . [وِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) همیشگی بودن . خُلود. اِخلاد. ترسنده شدن ترسنده شدن . [ ت َ س َ دَ / دِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) بیمناک شدن . وحشت زده شدن . خائف شدن : ترسنده از آن شدم که ناگاه ز جان بی وصل لبت کنی... تردماغ شدن تردماغ شدن . [ ت َ دَ ش ُ دَ ] (مص مرکب )سرخوش و پرنشاط شدن . خرم و خوشدل گشتن : ز فواره نی در کف آورده باغ که از نغمه ٔ او شود تردماغ . مل... ترزبان شدن ترزبان شدن . [ ت َ زَ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) رَطْب اللسان گردیدن . خوش بیان شدن . زبان آور و فصیح شدن . رجوع به ترزبان شود. تر شدن سخن تر شدن سخن . [ ت َ ش ُ دَ ن ِ س ُ خ َ ] (مص مرکب ) رَطْب اللسان شدن . شیرین و شیوا شدن سخن : آب شوق از چشم سعدی می رود بر دست و خطلاجرم چو... تفسیده شدن تفسیده شدن . [ ت َ دَ / دِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) گرم شدن . تفسیدن : شعاع آفتاب عنصر آتش را از حیز خویش بجنباند و هوا و زمین تفسیده شود. (ذخیره... ترجمان شدن ترجمان شدن . [ ت َ ج ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مقرر شدن . مفسر شدن . شارح شدن . بیان کننده شدن : جهان چو مادر گنگ است خلق را و تو بازبپند و حکمت ... بیوقتی شدن بیوقتی شدن . [ وَ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) در تداول زنان ، پری زده شدن . بگزند پریان و جنیان دچار شدن . آسیب از جن رسیدن بکسی . آسیب یافتن از جن... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۹۷ ۹۸ ۹۹ ۱۰۰ ۱۰۱ صفحه ۱۰۲ از ۱۳۵ ۱۰۳ ۱۰۴ ۱۰۵ ۱۰۶ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود