گفتگو درباره واژه گزارش تخلف شدن نویسه گردانی: ŠDN شدن . [ ش َ دَ ] (اِ) بره ٔ آهو. (یادداشت مؤلف ) : ز عدل و ز انصاف تو در جهان نیندیشد از شیر شرزه شدن .فرخی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱,۳۴۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۰ ثانیه واژه معنی پنچر شدن پنچر شدن . [ پ َ چ َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) سوراخ شدن لاستیک ۞ چرخ اتوموبیل و امثال آن و بیرون شدن هوای آن . پهلو شدن پهلو شدن . [ پ َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) بیکسو شدن . گوشه گرفتن . پهن شدن پهن شدن . [ پ َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) منبسط شدن .پخت شدن . گسترده شدن . پخج شدن . پهن گشتن . پهن گردیدن . انکشاط. (تاج المصادر). تفطح . (منتهی ... تهی شدن تهی شدن . [ ت َ / ت ِ / ت ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) خلو. خالی شدن . خواء. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : ز من چون به ایشان رسید آگهی از آواز من مغزش... جایز شدن جایز شدن . [ ی ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مباح شدن . روا شدن . جای شدن جای شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) جاگرفتن . ساکن شدن : تا ترا جای شد ای سرو روان در دل من هیچکس می نپسندم که بجای تو بود.سعدی . تنگ شدن تنگ شدن . [ ت َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) کم وسعت شدن . (ناظم الاطباء). ضیق گشتن . مقابل فراخ شدن : ز بس کشته و خسته بر دشت جنگ شد آوردگه را هم... تنه شدن تنه شدن . [ ت َ ن َ / ن ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) در اصطلاح بعضی بمعنی قبول کردن و راضی شدن است ، مانند تن دردادن به خلاف تن زدن که از کار... تنک شدن تنک شدن . [ ت َ ن ُ / ت ُ ن ُ ش ُ دَ ](مص مرکب ) کم و رقیق شدن . مقابل انبوه شدن . مقابل غلیظ شدن : استرقاق ؛ تنک شدن . (زوزنی از یادداشت بخ... تلف شدن تلف شدن . [ ت َ ل َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) ضایع وخراب شدن . نابود شدن . از دست رفتن : برکناره ٔ رود نیل پنبه کاشته بودیم باران بی وقت آمد و ت... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۲۰ ۲۱ ۲۲ ۲۳ ۲۴ صفحه ۲۵ از ۱۳۵ ۲۶ ۲۷ ۲۸ ۲۹ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود