اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شدن

نویسه گردانی: ŠDN
شدن . [ ش َ ] (ع اِ) درختی است شکوفه ٔ آن مانند شکوفه ٔ یاسمین . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱,۳۴۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۱ ثانیه
چوبی شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) ۞ از جنس چوب گشتن . || همسان و همانند و همشکل چوب گشتن از رنگ و شکل و غیره . || در نباتات چوبی شدن ...
چوله شدن . [ چ َ / چُو ل َ / ل ِش ُ دَ ] (مص مرکب ) خمیده شدن . (ناظم الاطباء). چپ و چوله شدن . کج و کوله گشتن خمیدن بسوئی یا بهرسوئی .
چفته شدن . [چ َ ت َ / ت ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) چفتیدن . خمیده شدن . کوژ شدن . منحنی شدن . خم شدن پشت یا قامت : که من چفته شدم جانا و چون چو...
چروک شدن . [ چ ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) چروکیدن . پرچین و شکنج شدن پوست بدن در اثر پیری یا بسبب دیگر.تاه شدن و ناصاف شدن جامه یا پارچه بعل...
پیروز شدن .[ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) غالب گشتن . مظفر گشتن . فیروزی یافتن . فاتح گردیدن . کامیاب شدن . ظفر یافتن . انجاح . نجح . (منتهی الارب ). نجا...
پیسه شدن . [ س َ / س ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) اَبلق و دورنگ شدن . ابلق گردیدن . پیس شدن .
پیشوا شدن . [ وا ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مخفف پیشواز شدن . استقبال . (تاج المصادر بیهقی ). || قائد و پیشرو گردیدن . امامی کردن . مقتدی گشتن .
تارک شدن . [ رِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) چیز آموخته را فراموش کردن . (فرهنگ نظام ).
تازه شدن . [ زَ / زِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) باطراوت شدن . خرم شدن . شکفته و خرم شدن . تازه گشتن . تازه گردیدن : وز آن روی دارا بیامد براه جهان...
تالی شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) در پس واقع شدن . (ناظم الاطباء). رجوع به تالی شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.