اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صرخ

نویسه گردانی: ṢRḴ
صرخ . [ ص ُ ] (اِخ ) کوهی است بشام . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۵۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
گنبد سرخ . [ گُم ْ ب َ دِ س ُ ] (اِخ ) این گنبد از میان پنج بقعه ٔ مراغه قدیم تر است ، بنایی است مربع و گنبدی مقرنس دارد که هنوز باقی است . ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
گلوی سرخ . [ گ ُ / گ َ ی ِ س ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سرخ روده راگویند و آن محل گذشتن آب و دانه است . (برهان ) (آنندراج ). مری ، گلوی سرخ ...
گوگرد سرخ . [ گ ِ دِ س ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اکسیر است . (غیاث ). گوگرد احمر. کبریت احمر.کنایه از اکسیر، چرا که اکسیر از او ساخته شود و آن ...
گونه سرخ . [ ن ِ س ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مزارعی بخش برازجان شهرستان بوشهر. واقع در 42هزارگزی شمال برازجان و 7هزارگزی رودخانه ٔ شاپو...
کهریز سرخ . [ ک َ س ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان بربرد است که در بخش الیگودرز شهرستان بروجرد واقع است و 340 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ا...
گردنه سرخ . [ گ َ دَ ن َ س ُ ] (اِخ ) ده کوچکی است ازدهستان مسکون بخش جبال بارز شهرستان جیرفت ، واقع در 1000گزی مسکون و سر راه شوسه ٔ بم به...
کانی سرخ . [ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش اشنویه ٔ شهرستان ارومیه واقع در 5هزارگزی اشنویه و یک هزارگزی شمال راه ارابه رو خور...
کانی سرخ . [ س ُ ](اِخ ) دهی است از دهستان تیلکوه بخش دیواندره ٔ شهرستان سنندج . واقع در 54هزارگزی شمال باختری دیواندره و 11هزارگزی شمال ...
سرخ ولیک . [ س ُ وَ ] (اِ مرکب ) ۞ گونه ای از ولیک که بیشتر در نواحی خشک و استپی یافت شود و در خشک جنگلهای خزر نیز هست ارتفاعات متوسط در ...
« قبلی ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ صفحه ۱۰ از ۱۶ ۱۱ ۱۲ ۱۳ ۱۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.