اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

که

نویسه گردانی: KH
که . [ ک َه ْ ] (اِ) مخفف کاه . (فرهنگ رشیدی ). مخفف کاه است که اسبان و شتران و گاوان خورند. (برهان ) (آنندراج ). کاه و تبن . (ناظم الاطباء) :
کاهی است تباه این جهان ولیکن
کَه ْ پیش خر وگاو زعفران است .

ناصرخسرو.


تو را بهره از علم خار است یا که
مرا بهره از علم مغز مقشر.

ناصرخسرو.


وینها که نیند از تو سزای که و کهدان
مر حور جنان را تو چه گویی که سزااند.

ناصرخسرو.


بد ز نیکان قیامتی نشود
که ز بیجاده قیمتی نشود.

سنائی (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).


ز خرسپوزی من علک خای گردد خر
نه که خورد نه سپوس و نه جو خورد نه گیا.

سوزنی .


بسی سنگ و بسی گوهر به جایند
نه آهن را نه که را می ربایند.

نظامی .


وآلت اسکاف پیش برزگر
پیش سگ که استخوان در پیش خر.

مولوی .


زآنکه تقلید آفت هر نیکویی است
کَه ْ بود تقلید اگر کوه قوی است .

مولوی .


که که باشد تا بپوشد روی آب
طین که باشد که بپوشد آفتاب ؟

مولوی .


بشنو اکنون صورت افسانه را
لیک هین از که جدا کن دانه را.

مولوی .


سر گاو عصار از آن در که است
که از کنجدش ریسمان کوته است .

سعدی (بوستان ).


رجوع به کاه شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۲ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
غزلی با مطلع «چه لطف بود که ناگاه رشحهٔ قلمت»، غزل شمارهٔ ۹۳ از دیوانِ حافظ در تصحیحِ محمد قزوینی و قاسم غنی است. فهرست ۱ مفهوم و درون‌مایه ۲ وزن ۳ در...
نَهَنگ (برابر عربی: قَیطُس؛ به انگلیسی Whale از Cetus لاتین) از صورت‌های فلکی است. ستاره مهم این پیکر آسمانی شگفت‌اختر (میرا) نام دارد. شگفت‌اختر ست...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
واژه ی کهره khara در سنسکریت به معنی خر است؛ و واژه ی کهرو kharu که از khara + «او u» ساخته شده، به معنی خنگ، کودن، دبنگ، ببو، ابله، احمق و... است. **...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
بازل (به آلمانی: Basel، به فرانسوی: Bâle) سومین شهر پرجمعیت کشور سوئیس است. جمعیت این شهر در سال ۲۰۰۶ برابر با ۱۶۵٬۵۲۹ نفر و با احتساب حومه ۷۳۱٬۰۰۰...
نخست چنین گوید در این نامه که همیشه عالم مردم دور و بر علم و کسب دانش بوده اند.
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۶ ۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.