پرچم . [ پ َ چ َ ] (اِ) چیزی باشد سیاه و مدوّر که بر گردن نیزه و علم بندند. (برهان ). علاقه ٔ علم ۞ . ابریشم و موی اسب یا دم گاوی که بر ...
پرچم . [ ] (اِخ ) موضعی است در شمال غربی هارون آباد در حوالی زنجان .
پرچم یا بِیرَق[۱] یا درفش نماد یک گروه اجتماعی، سازمان یا کشور است که بیشتر بر روی پارچه یا کاغذ به صورت رنگی درست میشود. در قدیم، پرچم نماد اتحاد و ...
پرْچَم، قطعهای پارچۀ منقوش به نشانی خاص که معمولاً به میلهای آویخته میشود و بهعنوان نماد قوم، کشور، آرمان، و یا سازمان معینی به کار میرود (دبا، 1...
طاس پرچم . [ س ِ پ َ چ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) قبه ای که پرچم علم بر آن نصب میشود. (شرح دیوان خاقانی ) : طاس زرین کش آفتاب آساکآفتاب ...
طاسک پرچم . [ س َ ک ِ پ َ چ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به طاس پرچم شود : ای ظفر مرکب ترا همراه طاسک پرچم تو قبه ٔ ماه . سیف اسفرنگ .ک...
پَرچَم یا دِرَفْش (به فارسی افغانستان: بیرق یا جَهَنده) نماد یک گروه، سازمان، یا کشور است که بیشتر روی پارچه یا کاغذ به صورت رنگی درست میشود. در قدیم...