اجازه ویرایش برای همه اعضا

پرده

نویسه گردانی: PRDH
پرده. (به انگلیسی fret) در سازهای زهی، پرده قسمت‌های برجسته‌ای روی دستهٔ ساز است که به کمک آن نوازنده محل انگشت خود را روی دستهٔ ساز تنظیم می‌کند تا نت‌ها را به درستی بنوازد. معمولاً پرده‌ها در تمام طول دستهٔ ساز قرار داده می‌شوند.
پرده نواری فلزی یا چوبی یا استخوانی است که بر روی رودسته تعبیه می‌شود یا رشته‌هایی از جنس روده یا ابریشم که دور دستهٔ ساز در فواصل معین بسته می‌شوند تا بتوان به‌کمک آنها سیم‌ها را برای تولید نغمه‌های مشخص‌شده در جای مناسب گرفت. به پرده، دَستان و در برخی سازها نظیر گیتار به آن فرت (به انگلیسی: fret) هم گفته می‌شود.
تمام سازهای زهی دارای پرده نیستند. بعضی انواع گیتار — معروف به گیتار بی‌پرده و تمام انواع ویولون، جزو سازهای بدون پرده به شمار می‌آیند. همچنین برخی از انواع رباب تنها در قسمتی از دستهٔ خود دارای پرده هستند.

پرده در سازهای شرقی مثل سه تار یا باغلاما معمولاً از جنس رشته‌های تابیده روده گوسفند، نخ یا پلاستیک است که چند بار به دور دستهٔ ساز پیچیده شده و سپس در پشت دستهٔ ساز گره زده می‌شود. این نوع پرده‌ها قابل جا به جا کردن هستند و به ساز قابلیت اجرا در دستگاه‌های مختلف را می‌دهند.
در سازهای جدیدتر نظیر انواع گیتار، پرده‌ها از جنس فلز هستند و در خود دستهٔ ساز جاسازی شده‌اند.
نماد خرد این یک نوشتار خُرد پیرامون موسیقی است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
پرده . [ پ َ دَ / دِ ] (اِ) حجاب . (دهار). غشاء. غِشاوه . خِدر. (دهار) (منتهی الارب ). غطاء. تتق . پوشه . پوشنه . سِتر. سِتاره . اِستاره . سِجاف . سَ...
پرده در. [ پ َ دَ / دِ دَ ] (نف مرکب ) هَتّاک . هاتِک . هاتِک استار. مِذیاع . مُنّدِد. مقابل پرده دار. پرده پوش : حق بود پرده پوش من از فضل و ...
بی پرده . [ پ َ دَ / دِ ] (ص مرکب ) بی حجاب . مکشوف و آشکارا. (ناظم الاطباء). || صریح . آشکار. واضح : سخن بی پرده میگویم ز خود چون غنچه بیر...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
سینما
پیش‌پَرده به نمایش کوتاهی گفته می‌شود که پیش از نمایش اصلی یا در میان آن برگزار می‌شود.[۱] پیش‌پرده در قدیم در لابلای برنامه‌های تماشاخانه‌ها بین پرده...
پرده دری . [ پ َ دَ / دِ دَ ] (حامص مرکب ) هتک . هتک ستر. تهتک . هتاکی . تندید.اذاعه ٔ سِر. مقابل پرده داری ، پرده پوشی : هزار بار بگفتم که راز ...
پرده سرا. [ پ َ دَ س َ ] (اِ مرکب ) پرده سرای . سراپرده . خانه موقت از خیمه و چادر : بر در پرده سرای خسرو پیروزبخت از پی داغ آتشی افروخته خورش...
پرده باز. [ پ َدَ / دِ ] (نف مرکب ) لعبت باز و خیال باز. (رشیدی ).
« قبلی صفحه ۱ از ۵ ۲ ۳ ۴ ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.