اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رووه

نویسه گردانی: RWWH
رووه . [ وَ / وِ ] (اِ) ۞ رووه ٔ یک کفش ؛ مقابل تخت و زیره . (یادداشت مؤلف ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۴۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
روح قدسی . [ ح ِ ق ُ ](اِخ ) جبرئیل . (فرهنگ رشیدی ) (ناظم الاطباء). || روح فرشتگی در برابر روح حیوانی : دردسر دادیم حضرت را و حضرت روح ق...
روح قدسی . [ ح ِ ق ُ ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بگفته ٔ امام غزالی از مراتب ارواح نوارنیه ٔ بشریه است وآن روحی است نبوی که پیغمبران و بعضی...
روح فزایی . [ ف َ ] (حامص مرکب ) روح فزا بودن . جانبخشی . روان بخشی : از روانبخشی عیسی نزنم دم هرگززآنکه در روح فزایی چو لبت ماهر نیست . حافظ.ر...
روح فکری . [ ح ِ ف ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) روح ذکری فکری . بگفته ٔ امام غزالی از مراتب ارواح نورانیه ٔ بشریه است و آن روحی است که مص...
روح القدس .[ حُل ْ ق ُ دُ ] (اِخ ) ۞ جبرئیل . (السامی فی الاسامی ) (دهار) (از غیاث ) (آنندراج ). و بسکون دال و تحریک آن هر دو مستعمل است . در...
روح طبعی . [ ح ِ طَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) روح طبیعی . رجوع به روح طبیعی شود.
روح عطار. [ ح ِ ع َطْ طا ] (اِخ ) شیرازی . شاعر قرن هشتم هَ . ق . معاصر خواجه حافظ شیرازی متخلص به روح عطار، و گاه به «روح » تنها و گاه به ...
روح عقلی . [ ح ِ ع َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بگفته ٔ امام غزالی از مراتب ارواح نورانیه ٔ بشریه است و آن روحی است که بدان معانی مستخرج ...
روح امین . [ ح ِ اَ ] (اِخ ) روح الامین . جبرئیل : برند و خوانند از ابلهی و حمق و جنون ثنای روح امین را بنزد دیو رجیم . سوزنی .و رجوع به روح...
روح الدین . [ حُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن اسحاق بن علی بن عربشاه . واعظ و عالم و جامع اقاویل مفسران و ناشر احادیث رسول خدا بود، و از زهد و معرفت ...
« قبلی ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ صفحه ۱۰ از ۱۵ ۱۱ ۱۲ ۱۳ ۱۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.