گفتگو درباره واژه گزارش تخلف شدن نویسه گردانی: ŠDN شدن . [ ش َ دَ ] (اِ) بره ٔ آهو. (یادداشت مؤلف ) : ز عدل و ز انصاف تو در جهان نیندیشد از شیر شرزه شدن .فرخی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱,۳۴۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۱ ثانیه واژه معنی چوبی شدن چوبی شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) ۞ از جنس چوب گشتن . || همسان و همانند و همشکل چوب گشتن از رنگ و شکل و غیره . || در نباتات چوبی شدن ... چوله شدن چوله شدن . [ چ َ / چُو ل َ / ل ِش ُ دَ ] (مص مرکب ) خمیده شدن . (ناظم الاطباء). چپ و چوله شدن . کج و کوله گشتن خمیدن بسوئی یا بهرسوئی . چفته شدن چفته شدن . [چ َ ت َ / ت ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) چفتیدن . خمیده شدن . کوژ شدن . منحنی شدن . خم شدن پشت یا قامت : که من چفته شدم جانا و چون چو... چروک شدن چروک شدن . [ چ ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) چروکیدن . پرچین و شکنج شدن پوست بدن در اثر پیری یا بسبب دیگر.تاه شدن و ناصاف شدن جامه یا پارچه بعل... پیروز شدن پیروز شدن .[ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) غالب گشتن . مظفر گشتن . فیروزی یافتن . فاتح گردیدن . کامیاب شدن . ظفر یافتن . انجاح . نجح . (منتهی الارب ). نجا... پیسه شدن پیسه شدن . [ س َ / س ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) اَبلق و دورنگ شدن . ابلق گردیدن . پیس شدن . پیشوا شدن پیشوا شدن . [ وا ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مخفف پیشواز شدن . استقبال . (تاج المصادر بیهقی ). || قائد و پیشرو گردیدن . امامی کردن . مقتدی گشتن . تارک شدن تارک شدن . [ رِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) چیز آموخته را فراموش کردن . (فرهنگ نظام ). تازه شدن تازه شدن . [ زَ / زِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) باطراوت شدن . خرم شدن . شکفته و خرم شدن . تازه گشتن . تازه گردیدن : وز آن روی دارا بیامد براه جهان... تالی شدن تالی شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) در پس واقع شدن . (ناظم الاطباء). رجوع به تالی شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۴۲ ۴۳ ۴۴ ۴۵ ۴۶ صفحه ۴۷ از ۱۳۵ ۴۸ ۴۹ ۵۰ ۵۱ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود