گفتگو درباره واژه گزارش تخلف شدن نویسه گردانی: ŠDN شدن . [ ش َ دَ ] (اِ) بره ٔ آهو. (یادداشت مؤلف ) : ز عدل و ز انصاف تو در جهان نیندیشد از شیر شرزه شدن .فرخی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱,۳۴۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۹۱ ثانیه واژه معنی درگیر شدن درگیر شدن . [ دَ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) گرفتار شدن . دچار آمدن . دچار خوردن . برخورد کردن . مواجه شدن . در محل نزاع و زد و خورد قرار گرفتن ، و این ب... دخیل شدن دخیل شدن . [ دَ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) دخیل کسی شدن ؛ به او ملتجی شدن . پناه بردن : اگر چه در میان افغان چادر بر سر کسی انداختن علامت دخیل ... داهی شدن داهی شدن . [ش ُ دَ ] (مص مرکب ) دهو. (تاج المصادر بیهقی ). دهاة.دهاء. (تاج المصادر بیهقی ). زیرک شدن . نابغه شدن . داده شدن داده شدن . [ دَ/ دِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) داده آمدن . از سوی کسی در اختیار دیگری قرار گرفتن . || بخشیده شدن . داغی شدن داغی شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) اثر داغ گرفتن بر اندام . در عداد داغداران در آمدن آدمی یا حیوان . || عیب دار شدن . معیوب شدن . || شهرت یا... داماد شدن داماد شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) نوکدخداگشتن . تازه زن گرفتن . || ازاله ٔبکارت زن کردن در شب عروسی . اعراس . (منتهی الارب ). || شوی دختر... دفزک شدن دفزک شدن . [ دَزَ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) معقد و زفت و سفت و سطبر شدن و بستن مایعی : دفزک شدن شیر؛ کلچیدن آن . بستن آن . ستبر شدن آن . (یادداشت... دلسرد شدن دلسرد شدن . [ دِ س َ ش ُ دَ ](مص مرکب ) ملول و ناخوش شدن . (از آنندراج ). اشتیاق پیشین را بالتمام نداشتن . (یادداشت مرحوم دهخدا). نومید شدن . ... دلمه شدن دلمه شدن . [ دَ ل َ م َ / م ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) بسته شدن مایعات . بستن شیر یا خون چون پنیری یا جگری و امثال آن . بستن ، چنانکه پنیرو نشاس... دشمن شدن دشمن شدن . [ دُم َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) عداوت پیدا کردن . مقابل دوست شدن . کینه و خصومت یافتن با کسی : اگر این بنده آن شرایط درخواهد تمام ... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۳۸ ۳۹ ۴۰ ۴۱ ۴۲ صفحه ۴۳ از ۱۳۵ ۴۴ ۴۵ ۴۶ ۴۷ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود