گفتگو درباره واژه گزارش تخلف شدن نویسه گردانی: ŠDN شدن . [ ش َ دَ ] (اِ) بره ٔ آهو. (یادداشت مؤلف ) : ز عدل و ز انصاف تو در جهان نیندیشد از شیر شرزه شدن .فرخی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱,۳۴۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۸ ثانیه واژه معنی رخنه شدن رخنه شدن . [ رَ ن َ / ن ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب )شکافته شدن . پاره شدن . ترکیدن . ترک برداشتن . چاک شدن . ویران شدن یا پیدا آمدن شکاف و رخنه : ... راجح شدن راجح شدن . [ ج ِ ش ُ دَ] (مص مرکب ) افزون و فائق شدن . (آنندراج ). ترجیح . راست شدن راست شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) از کجی برآمدن . مقابل کج شدن و خم شدن . مستقیم قرار گرفتن . به استقامت گراییدن . افراخته شدن . از انحنا بی... راضی شدن راضی شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) خشنود وخرسند گشتن . (ناظم الاطباء). قانع شدن . خرسند گردیدن . خشنود گشتن : همگنان را راضی کردم مگر حسود را که... راغب شدن راغب شدن . [ غ ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) رغبت کردن . متمایل شدن . مایل گشتن . علاقه مند شدن : راغب دنیا مشو که هیچ نیرزدهردو جهان پیش چشم همت ... لازم شدن لازم شدن . [ زِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) واجب شدن . ضروری شدن . رجوع به کلمه ٔ لازم شود : وگر دانی که این کار فلک نیست فلکبانی ترا لازم شد اید... گمره شدن گمره شدن . [ گ ُ رَه ْ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) بیراه شدن . سرگشته و آواره شدن . بی خانمان شدن : نکوتر نگر تا کجا میروی که گمره شد آن کو نکو ننگری... گنجور شدن گنجور شدن . [ گ َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) صاحب گنج شدن . متمول شدن . غنی گشتن : ای جاهل مفلس ار بکوشی گنجور شوی ز علم گنجورگر حکمت منت درخور آ... گلدار شدن گلدار شدن . [ گ ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) داغدار شدن .(آنندراج ). دارای گل شدن . صاحب گل شدن : زنهار که از عیب کسان چشم بپوش حیف است که این ... گهری شدن گهری شدن . [ گ ُ هََ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مخفف گوهری شدن . رجوع به همین کلمه شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۵۵ ۵۶ ۵۷ ۵۸ ۵۹ صفحه ۶۰ از ۱۳۵ ۶۱ ۶۲ ۶۳ ۶۴ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود