شدن
نویسه گردانی:
ŠDN
شدن . [ ش َ ] (ع اِ) درختی است شکوفه ٔ آن مانند شکوفه ٔ یاسمین . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۱,۳۴۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۸ ثانیه
نگران شدن . [ ن ِ گ َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) متوجه شدن . ناظر شدن . توجه کردن . نگریستن : ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد دادچشم نرگس به شقایق...
نگوسار شدن . [ ن ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) انتکاس . (تاج المصادر بیهقی ). سرنگون شدن . نگونسار شدن : زنگی نگوسار شد و درافتاد و جان بداد. (اسکندرنام...
نمودار شدن . [ ن ُ / ن ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) ظاهر شدن . پدید آمدن . نمایان شدن . مرئی گشتن : همی بود تا شب نمودار شدفرورفت مهر و جهان تار شد.ف...
نمونه شدن . [ ن ُ / ن ِ مو ن َ / ن ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) نابه کار شدن . از رواج و رونق افتادن : کتاب و کلک همه کاتبان نمونه شودچو کلک او بن...
وارون شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) برگشتن . واژگون شدن . || دگرگون شدن . تغییر کردن : بنده ٔ ترکان شدند بار دگرنجم خراسان چو نخل وارون شد. ن...
وی ستود شدن . [ س ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) باور نکردن . منکر شدن : به درستی که فروفرستادند بر شما در این نبشته که چون بشنوند نشانهای خدا، ویستو...
به مفتی بدست کسی افتادن. مشابهات: لوطی خور یا سگ خور شدن یا علی بابا کردنِ چیزی
پَ. دچار بیماری فتق شدن به گویش کازرونی و نیز غُر شدن گویند. (ع.ش)